امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 52 : آیا رابطه ای را حتی اگر امکان اصلاح و حفظ آن وجود داشته ، به هم زده ام ؟
#1
سوال 52 :  آیا رابطه ای را حتی اگر امکان اصلاح و حفظ آن وجود داشته ، به هم زده ام ؟ 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ssaeedg ، ناظر6
#2
نمیدانم شاید هم امکان اصلاح داشته ولی من صبر نکردم هر رابطه ای که احساس خطر کردم یا سودی برام نداشته را به هم زده ام بعضی ها را بعد پشیمان شده ام و بعضی را هنوز هم خوشحالم که به هم زده ام .
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ناظر11 ، ناظر6
#3
بله اکثر رابطه های را که بهم زده ام امکان حفظ و اصلاح انها وجود داشت (رابطه با فامیل دوستان همکاران خانواده رهجو راهنما صاحب کار دوستان نزدیک بهبودی -)
من از بچگی یاد گرفتم که هیچ وقت به فکر اصلاتح و حفظ روابطم نباشم و باید همیشه دروابط طبق میل و نقشه من پیش می رفت در غیر این صورت قطع می کردم
همیشه اکثر روابطم مقطعی بود و با این باورها که سواستفاده می کند پر رو است منفعت ندارد روابطم را به هم می زدم -
نکته : در واقع رنجش هایم
ندیدن نقش خودم ودر نظر نگرفتن احساسات دیگران باعث عدم تلاش من برای اصلاح و حفظ روابط می شد -
پیام سوال : به علت خودخواهی و خود محوری اکثر روابط ما دچار چاش می شد و اولین گزینه برای ما قطع روابط بود و بعد هم انزوا تا انتخاب بیمارگونه بعدی
اما در برنامه بر عکس ان عمل کردیم و وقتی رابطه ما با راهنما و رهجو و یا دیگران دچار چالش شد نهایت سعی خود را برای اصلاح و حفظ ان کردیم مثلا حتی اگر متوجه شدیم که دیگر راهنمایمان برایمان کار نمی کند مدت زیادی دعا کردیم مشورت کردیم و با خود او صحبت کردیم و در نهایت اگر جواب نگرفتیم تصمیم به عوض کردن مسیر کردیم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ناظر11 ، ssaeedg ، ناظر6
#4
(۱۳۹۸/۱۰/۲۵، ۰۸:۰۳ عصر)admin.a نوشته است: سوال 52 :  آیا رابطه ای را حتی اگر امکان اصلاح و حفظ آن وجود داشته ، به هم زده ام ؟ 
بله بیشتر مواقع به دلیل غرور فراوان وعدم قبول اشتباه وزیر بار نرفتن رابطه ها را خراب میکردم بعد جالب بود که مقصر برهم خوردن رابطه را طرف مقابل میدانستم وطلبکارهم بودم اصلا گرایشی داشتم نسبت به بر هم زدن رابطه با جنس مخالف و منت کشی طرف مقابل ویا در رابطه با دوست همجنس خودم چنان متوقع بودم مثل خودم معرفت بزارن و از خودشون بگذرن و دیگران اینطور نبودند این بود که در زندگی به تنهایی و انزوا رو اوردم به خاطر توقع زیاد از دیگران و ندیدن احساسات طرف مقابل همیشه رابطه ها را خراب میکردم به معنی دیگر من اصلا بلد نبودم رابطه ای را درست حفظ کنم
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، shapor z ، ناظر11 ، ssaeedg ، ناظر6
#5
بارها امکان داشت رابطه‌ای را حفظ یا اصلاح کنم ولی با غرور و حق به جانبی، توقع حسادت رفتار می‌کردم و رابطه را بر هم می‌زدم چون نمی‌خواستم مسوولیت رفتارهای خود را بر دوش بگیرم.
گاهی رابطه‌ي دوستانم را که نسبت به آنها حسادت مي‌ورزيدم برهم می‌زدم سعی در تغییر و کنترل دیگران داشتم.

 تصورات باطل و باورهای قدیمی حق به جانبی موجب می‌شد که رابطه‌ام را اصلاح نکنم و گاهی هم به خود بگویم این شخص ارزش دوستی با من را ندارد بايد خيلی زود رابطه‌ام را بر هم بزنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر6
#6
بله.
بخاطر عدم خویشتن پذیری روابط عاطفی،  روابط بهبودی (راهنما و رهجو) روابط اقتصادی را بهم زده ام.

و بالعکس در بعضی از روابط که ماندن در آن به صلاحم نبوده با اصرار بر تغییر دیگران سعی کرده ام حفظ کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin1 ، حـمـیـد ، ناظر6
#7
رابطه قانونمندی دارد و به خاطر اینکه من تابع قانونمندی روابط نبودم اکثر رابطه‌های را که می توانستم آنهارا اصلاح و حفظ کنم بهم می زدم مثلا?رابطه با آقای ایکس چون بد حساب بود کل رابطه را با او قطع می کردم در حالیکه اینها رابطه‌هایی بودند که در یک بخش مورد داشتند اما من کلا رابطه را برهم می زدم.?
آنهم به دلیل?خودمحوری و اینکه نیاز دیگران را در نظر نمی‌گرفتم و فقط نیازهای خودم برایم مهم بودند و یا حتی بعضی مواقع نیاز دیگران را بیش از نیاز خودم در نظر می‌گرفتم که بعدا پشیمان می شدم و آن رابطه را قطع می‌کردم.? چون احساس می کردم از من سوءاستفاده شده است.?
دلیل دیگر قطع روابط این بود که من گذشت نداشتم ، آدم مغرور و دارای باورهای غلط بودم.?

به دو شکل می توان رابطه ی را خراب کرد
اول?توقع و انتظار بیجا ، خودمحوری یعنی ( فقط نیمه خالی لیوان را دیدن ).?
دوم?معذرت خواهی و جبران خسارت قبل از موقع  ?

برای اینکه بتوانیم یک رابطه را حفظ و اصلاح کنیم باید کارهای زیر را انجام دهیم??
در روابطمان نیمه پر لیوان را ببینیم ?بر اساس ضعف های طرف او را نبینیم بلکه نقاط قوت او را ببینیم ?
فقط منافع خود را در نظر نگیریم بلکه منافع دیگران را نیز در نظر بگیریم?فقط حرف،حرف خودمان نباشد بلکه حرف دیگران را نیز بشنویم? به دیگران اجازه اشتباه کردن بدهیم?در یک بخش نمانیم?
بر اساس یک نمود رابطه ایی را قطع نکنیم و آن نمود ( مثلا بدحسابی او ) را با طرف شفاف سازی کنیم ?
روابطه را بر پایه برد برد بنا کنیم
جایگاه خودمان را بشناسیم ? تکنیک روابط را یاد بگیریم ?در روابط ناصادق نباشیم یعنی ( کار درست را در زمان درست انجام دهیم )?
در روابط خودمان را اصلاح کنیم نه دنبال اصلاح طرف باشیم?در روابطمان مشکل نه گفتن نداشته باشیم ?با طرف براساس نموده هایش تکنیک آماده کنیم.?
انسان بر اساس تکنیک هایی که در اختیار دارد می تواند رابطه را حفظ و اصلاح کنند.?
عمده  ضعف ما این است که تکنیک روابط را بلد نیستیم.?

در این سوال هدف این است که رابطه را قطع نکنیم بلکه اصلاح و ترمیم کنیم?

در نتیجه?
عوامل قطع رابطه??
توقع ، عدم توجه به خواسته و شرایط دیگران ، خودخواهی ، عدم پذیرش خود و دیگران ، پافشاری بر خواسته های خود ، ترس از قضاوت ، خودمحوری ، خودکم بینی ، نداشتن اعتماد به نفس ، بی ملاحظه گری ، عدم پذیرش واقعیت.?
<< باید سعی کنیم روابط خود را اصلاح کنیم مگر در مواردی که نمی شود اصلاح کرد مانند?رابطه با مصرف کننده و فروشنده

رابطه قانونمندی دارد و به خاطر اینکه من تابع قانونمندی روابط نبودم اکثر رابطه‌های را که می توانستم آنهارا اصلاح و حفظ کنم بهم می زدم مثلا?رابطه با آقای ایکس چون بد حساب بود کل رابطه را با او قطع می کردم در حالیکه اینها رابطه‌هایی بودند که در یک بخش مورد داشتند اما من کلا رابطه را برهم می زدم.?
آنهم به دلیل?خودمحوری و اینکه نیاز دیگران را در نظر نمی‌گرفتم و فقط نیازهای خودم برایم مهم بودند و یا حتی بعضی مواقع نیاز دیگران را بیش از نیاز خودم در نظر می‌گرفتم که بعدا پشیمان می شدم و آن رابطه را قطع می‌کردم.? چون احساس می کردم از من سوءاستفاده شده است.?
دلیل دیگر قطع روابط این بود که من گذشت نداشتم ، آدم مغرور و دارای باورهای غلط بودم.?

به دو شکل می توان رابطه ی را خراب کرد??
اول?توقع و انتظار بیجا ، خودمحوری یعنی ( فقط نیمه خالی لیوان را دیدن ).?
دوم?معذرت خواهی و جبران خسارت قبل از موقع  ?

برای اینکه بتوانیم یک رابطه را حفظ و اصلاح کنیم باید کارهای زیر را انجام دهیم??
در روابطمان نیمه پر لیوان را ببینیم ?بر اساس ضعف های طرف او را نبینیم بلکه نقاط قوت او را ببینیم ?
 فقط منافع خود را در نظر نگیریم بلکه منافع دیگران را نیز در نظر بگیریم?فقط حرف،حرف خودمان نباشد بلکه حرف دیگران را نیز بشنویم? به دیگران اجازه اشتباه کردن بدهیم?در یک بخش نمانیم?
بر اساس یک نمود رابطه ایی را قطع نکنیم و آن نمود ( مثلا بدحسابی او ) را با طرف شفاف سازی کنیم ?
 روابطه را بر پایه برد برد بنا کنیم 
جایگاه خودمان را بشناسیم ? تکنیک روابط را یاد بگیریم ?در روابط ناصادق نباشیم یعنی ( کار درست را در زمان درست انجام دهیم )?
در روابط خودمان را اصلاح کنیم نه دنبال اصلاح طرف باشیم?در روابطمان مشکل نه گفتن نداشته باشیم ?با طرف براساس نموده هایش تکنیک آماده کنیم.?
انسان بر اساس تکنیک هایی که در اختیار دارد می تواند رابطه را حفظ و اصلاح کنند.?
عمده  ضعف ما این است که تکنیک روابط را بلد نیستیم.?

در این سوال هدف این است که رابطه را قطع نکنیم بلکه اصلاح و ترمیم کنیم?

در نتیجه?
عوامل قطع رابطه??
توقع ، عدم توجه به خواسته و شرایط دیگران ، خودخواهی ، عدم پذیرش خود و دیگران ، پافشاری بر خواسته های خود ، ترس از قضاوت ، خودمحوری ، خودکم بینی ، نداشتن اعتماد به نفس ، بی ملاحظه گری ، عدم پذیرش واقعیت.?
<< باید سعی کنیم روابط خود را اصلاح کنیم مگر در مواردی که نمی شود اصلاح کرد مانند?رابطه با مصرف کننده و فروشنده
پاسخ
 سپاس شده توسط admin1 ، حـمـیـد ، ناظر6
#8
گاهی اوقات رابطه ای دوستانم را که نسبت به انها حسادت می ورزیدم برهم می زدم شعی در تغیر وکنترل دیگران داشتم تصورات باطل و باورهای قدیمی حق به جانب ی موجب میشد که روابطه ام را اصلاح نکنم وگاهی هم به خود بگویم
این شخص ارزش دوستی بامن را ندارد
باید خیلی زود رابطه ام را بر هم بزنم
پاسخ
 سپاس شده توسط admin1 ، حـمـیـد ، ناظر6
#9
با سلام....
مفهوم سوال میخواهد بگوید خودم هیچوقت تمایل به تغییر ندارم و همیشه دوست دارم دیگران را تغییر بدهم یا میخواهم دیگران تغییر کنند و این برداشت خودمحورانه بصورت یک سلاح عمل میکرد و بجای اینکه یک رابطه در حال مرگ را احیاء کنم آنرا میکشتم.

زمانی میشود یک رابطه را حفظ کرد که به اهمیت آن پِی ببرم تا بتوانم بودنش را به نبودنش ترجیح دهم پس بهتر است صادقانه و با شهامت احساسات خوب یا بد خود و همچنین دلایل خود را در آن رابطه نگاه کنیم و آنرا بیان کنیم و به ارزشها و اعتقادات و احساسات طرف مقابل هم توجه داشته باشیم و از الگوهای رفتاری بیمارگونه ایی که همیشه به من میگوید: تا از کسی مُکَدَر شدی فرار کن و دنبال جایگزین بگرد و دنبال اصلاح رابطه نباش تبعیت نکنیم.
حتی اگر بدلیل درستی خواستم رابطه ایی را قطع کنم ابتدا کمی رها کنم و بروم حتما قضاوتهای بیمارگونه خود را چک کنم و اگر به این نتیجه رسیدم که باید رابطه را قطع کنم این شهامت را داشته باشم بروم و با آن شخص مشکلاتم را صاف کنم و بعد رابطه را قطع کنم. 
پاسخ
 سپاس شده توسط admin1 ، حـمـیـد ، ناظر6
#10
سلام
 بله
بسیار اتفاق افتاده بابت کسانی کهمن را به قطع مصرف رهنمود می کردند را از خودم دور کردم. همیشه کسانی که مخالف من بودند را از دوره روابط بیرون می کردم.من حتی برای اصلاح روابط زندگی ام هم تلاشی نکردم...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر6
#11
بله غرورورنجش فراوان ازمن ادم صفروصدیاادم خاکستری
ساخت که یاهمه بمیل من یاک رابطه
تموم من نمیدونستم رنجشوبایدمشارکتش
کردطرح رنجش کردومسیله یادلخوریوحل کرد
دنبال مقصربودن وحق بجانبی ناصادقی
درروابط وغرورباعث شدبه این باوربرسم
که هروقت کسی دلخورت کردبایدفراموشش
کردورفتاررنجش وقهروکینه نشون میدادم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر6
#12
شایدنوددرصدروابطمومن بهم زدم ازروی ترس بیخیالی تعویض رابطه بدی کردن قهرواینجورکارهاوامکان اصلاحشون شایدبایک ببخشیدیک من اشتباه کردم یک سلام ویایک احوال پرسی وجودداشت اماغرورورنجش مانع ازاین کارشدوهرجااحساس ناامنی کردم هم همینطور
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان