امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 73:آیا قربانی خود را سرزنش می کردم تا رفتار خود را توجیه کنم ؟ توضیح دهید .
#1
سوال 73:آیا قربانی خود را سرزنش می کردم تا رفتار خود را توجیه کنم ؟ توضیح دهید . 
پاسخ
#2
در بیشتر موارد بله .
با مقصر جلوه دادن طرف مقابل و نقش یک قربانی را بازی کردن به دنبال توجیه و بهانه ای برای رفتارم بودم .
مثلا با یاداوری رفتار های اشتباه همسرم و بد اخلاقی او و اینکه خواسته های من را درک نمی کند رفتارهای بیرون از خانه را مثل چشم چرانی و شهوت رانی توجیه می کردم .
یا در اداره می گفتم چون حقم را نمی دهند من هم صادقانه کار نمی کنم .
پاسخ
#3
بله مثلا در روابط جنسی می گفتم حقش بود خودش می خواست نیاز داشت خودش خودش را قربانی کرد یا در مسایل مالی می گفتم حق من بود او دزد بود و من باید حقم را می گرفتم -
 پیام سوال : در این سوال متوجه میشویم که ما حتی در مواقعی که به حقوق دیگران تجاوز میکنیم و یا سو استفاده میکنیم و به اعتماد دیگران خیانت میکنیم
باز هم سهم و نقش خود را انکار میکنیم و قربانی خود را سرزنش میکنیم تا با خود و بیماری خود رو به رو نشویم 
پاسخ
#4
(۱۳۹۸/۱۰/۲۶، ۰۳:۰۵ عصر)admin.a نوشته است: سوال 73:آیا قربانی خود را سرزنش می کردم تا رفتار خود را توجیه کنم ؟ توضیح دهید . 
بله همیشه رفتار اخلاق طرف مقابل را به طرز زشتی بازگو میکردم تا از او طلبکار باشم و زیر بار رفتار خود نمیرفتم تا به خواسته ام برسم و همیشه حق به جانب باقی بمانم
پاسخ
#5
بله :به دلیل اینکه سوءاستفاده من ازدیگران خلاف ارزشها واصول معنوی
وانسانی بود ، باعث می شد عذاب وجدان واحساسات منفی درمن بوجود
آید وبه همین دلیل نقش خودراانکارمیکردم وطوری رفتارمیکردم
که به نوعی عملکردم راتوجیه نمایم وطرف مقابل رامستحق این نوع رفتار
بدانم .

مثلا درموردپدرم می گفتم که اوحق مرا نمی دهد وکاری هم برایم انجام نمی دهد ویا درموردجنس مخالف می گفتم که هردختر یازنی که ازخانه بی موقع بیرون می آید زن خوبی نیست ومی توان از آن سوء استفاده کرد.
پاسخ
#6
بله.
اگر چنان نمی‌کرد، من هم چنین کاری ازم سر  نمی‌زد.
با حق به جانب بودن رفتارهای خودم را در خسارات وارده توجیه می‌کردم.
پاسخ
#7
بله تمام رفتار واعمال خودمو آویزون دیگران میکردم تارهای پیداکنم وبه مصرف ادامه بدم و به توجه به هیجی وهیچکس نداشتم مهم خودم بدم که از بیماری واجبار به مصرف همکاری میکردم وهرکس وناکس وقربانی اهداف پلید خودم.میکردم تابتونم مصرف کنم وکسی بهم.گیر نده و سرزنش نشم چون که ازبیماری اعتیاد خبر نداشتم وآگاهی نداشتم امروز هم بله بارها برام اتفاق افتاد تو بحثهای خانوادگی ومنم اقوامو مقصر میشمارم چون هنوز بارنجشها سر میکنم و آشفته حال زندگی میکنم هنوز تعادل وکنترل وآگاهی کافی ندارم ولی باز م شکر نسبت به آگاهی که باکار کرد قدم پیدا کردم اینا همش توجیه بهانه منفی.بله توجیح بهانه الان هم دارم  بابیماری حرکت کنم ودیگران قربانی کنم وخودمو ایرادی ندارم چون بیماری من همش بمن میگه تو مشکلی نداری ولی وقت روشن بینی وفروتنی وتسلیم ومشورت میکنم میبینم اصل مشکل خودم  قربانی خودم. نه کسی.وبجایی پزیرش....بهانه را جایی گزین میکردم.
پاسخ
#8
بله :به دلیل اینکه سوءاستفاده من ازدیگران خلاف ارزشها واصول معنوی
وانسانی بود ، باعث می شد عذاب وجدان واحساسات منفی درمن بوجود
آید وبه همین دلیل نقش خودراانکارمیکردم وطوری رفتارمیکردم
که به نوعی عملکردم راتوجیه نمایم وطرف مقابل رامستحق این نوع رفتار
بدانم .
پاسخ
#9
با سلام....
بله در واقع چون شخصیت بیماری اعتیاد انکار و فرار از مسئولیت و نقش خود است بسادگی دیگران طعمه اهدافم میکردم.

چون درک درستی از روابط بین خودم و انسانهای اطرافم نداشتم فکر میکردم همه چیز را میدانم من دنیا را از دریچه و اندازه فهم خودم میبینم مثلا فکر میکردم اگر کسی تن فروشی میکند حق دارم به او توهین و اهانت کنم.
در واقع برای پوشش دادن به عجز و ناتوانایی خودم در نگاه به نقش خود ، دیگران را عامل رفتارهای غیر انسانی خودم قلمداد میکردم.
پاسخ
#10
(۱۴۰۰/۱۰/۲۹، ۰۷:۳۱ عصر)بَرمک نوشته است: با سلام....
بله در واقع چون شخصیت بیماری اعتیاد انکار و فرار از مسئولیت و نقش خود است بسادگی دیگران طعمه اهدافم میکردم.

چون درک درستی از روابط بین خودم و انسانهای اطرافم نداشتم فکر میکردم همه چیز را میدانم من دنیا را از دریچه و اندازه فهم خودم میبینم مثلا فکر میکردم اگر کسی تن فروشی میکند حق دارم به او توهین و اهانت کنم.
در واقع برای پوشش دادن به عجز و ناتوانایی خودم در نگاه به نقش خود ، دیگران را عامل رفتارهای غیر انسانی خودم قلمداد میکردم.
بله .بدون شک چون نمی خواستم خودم را مقصر جلو دهم همیشه نگاه من به طرف مقابل این بود که دیگران در اشتباه هستند و که نمی توانم کسی را به زور وارد این روابط ناسالم کنم خودش این رابطه را از اول می دانست و برای منافع خودش و لذت های خودش قبول کرده و من در این روابط طرف دوم هستم و نمی توانستم قبول کنم من در اشتباه هستم
پاسخ
#11
قربانی یعنی کسیکه موردسواستفاده من قرار میگیرد دلایل غیرواقعی میآورم تا طرف مقابل رامقصرجلوه دهم همیشه اشتباه ازطرف مقابل است مسئولیت اسیبزدن رابه گردن نمی گیریم اشتباهات قربانی رابه رخش می کشیدم و آن اشتباهات را بهانه قرارمیدادم گرفتارم را توجیه کنم برای توجیه رفتارخودم بکارمیگرفتم گاهی باپندونصیحت کردن قصدسرزنش طرف مقابل رادارم گاهی احساس گناه رابه طرف مقابلم انتقال میدادم درواقع این ترفندهابرای توجیه رفتارخودم بود یعنی پشت قربانی خودبیماری خودرامخفی میکردم
پاسخ
#12
بله این کلریعنی سرزنش کردن دیگران چ قبل
ازسواستفاد چ بعدباعث توجیح من
وکارم میشداگربخواهیم یامیخواستم
ازکسی سواستفاده کنم بهترین راه
برای تضعیف کردنش سرزنش کردن
ودادن احساس خجالته وبعدازسواستفاده
هم ازکلماتی مثل خودش خواسو تقصیر
خودش بودمگه چیکارکردم 
مگه فقط من بودم
وامثال این چیزهاکه توهین مستقیم
بشخص موردسواستفاده شده استفاده 
میکردم
پاسخ
#13
بله دنبالدمقصرگشتن ودیگرانوباعث این دونستن که خودشون خواستندخودشون گفتنداوناباعث شدن من اصلاچنین قصدی نداشتم تواین فکرانبودم اگهدخودشاندنمیخواستندک اجازهدنمیدادندوهزارتاسرزنش دیگه انجام میدادم تاخودموموجه وعاری ازخطاواشتباه جلوه دهم ک هیچ وانمودکنم این منم ک اسیب دیدم ودیگران باعثش شدند
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان