۱۳۹۸/۱۰/۲۶، ۰۳:۱۴ عصر
سوال 4: درک من از نیروی برتر ، چگونه در قدمهای قبلی رشد کرده ؟ رابطه من چگونه با نیروی برتر توسعه یافته ؟
سوال 4: درک من از نیروی برتر ، چگونه در قدمهای قبلی رشد کرده ؟ رابطه من چگونه با نی
|
||||||||||||
۱۳۹۸/۱۰/۲۶، ۰۳:۱۴ عصر
سوال 4: درک من از نیروی برتر ، چگونه در قدمهای قبلی رشد کرده ؟ رابطه من چگونه با نیروی برتر توسعه یافته ؟
۱۳۹۸/۱۱/۱۰، ۱۱:۳۶ عصر
باداشتن صداقت باخودوپذیرش بیماریم یعنی اقرارقدم یک واینکه عاجزم، باقرارگرفتن درروندایمان آوری وتقویت روزانه آن وامیدی که درقدم دو پیداکردم که یک نیروی برتروجود دارد و میتواندسلامت عقل رابمن بازگرداند، یادگرفتم مشورت کنم وتصمیم بگیرم تادرقدم سوم بتوانم بسپارم اراده وزندگیم رابخداوند،درقدم چهاربااعتماد وکمک خداوندترازنامه هایم راصادقانه نوشتم ودرقدم پنج ترازنامه هایم رابا صداقت کامل خواندم وخالصانه اقرار کردم ودرقدم ششم نواقصم راپذیرفتم وبه این باوررسیدم که خداوندآنهاراازمن خواهدگرفت،ودراین قدم بااصل روحانی فروتنی که درقدمهای قبلی هم خیلی کمکم کرده بودازخداوندخواستم تاکمبودهای اخلاقیم راهم برطرف کند.
رابطه زیبایی بانیروی برترم پیداکرده ام ازناامیدی به امیدرسیدم وازکینه ورنجش به گذشت وعشق وبخشش وازبی خدایی به خداوندرسیده ام،درخواست کردن ازنیروی برتر خودش یک احساس راحتی وآرامش وامنیت بمامیدهد که درطول کارکردن قدمهای قبلی این رابطه تقویت شد،من بادیدن خودم وباورخودم وتغییراتی که کرده ام فهم ودرکم راازنیروی برترم افزایش داده ام درگذشته بادعابیگانه بودم اما الان باخدای خودم رازونیاز زیبایی دارم وباورم این است زمانیکه بااوصحبت میکنم تمام هوش وحواسش بمن است وفقط باتقاضاکردن وخواستن ازطرف من این رابطه توسعه پیداکرده است،ازنظرمن دررحمت خداوندهمیشه باز است. تغییرورشدمن دربرنامه وزندگی،بیانگر رشد درک وفهم من ازنیروی برتر من است
۱۳۹۸/۱۱/۲۱، ۰۶:۲۲ عصر
هر چه قدر من در برنامه رشد کنم درک من از نیروی برتر نیز رشد می کند و رابطه من قوی تر و محکمتر می شود .
در اوایل به برنامه آمدم تا فقط مواد نزنم ولی امروز با اعتمادی که به نیروی برتر دارم خواسته ها ی من نیز تغییر کرده و گسترده تر شده است . امروز می دانم که خداوند قرار نیست برای من و به جای من کاری انجام دهد و این خودم هستم که باید اقدام و عمل کنم و او فقط مراقب من است .
۱۳۹۸/۱۲/۱۰، ۱۲:۴۵ عصر
درک این نیرو برایم در قدم دوم شکل گرفت با مرور زمان با کارکرد قدمهای قبلی گسترده تر شد و امروز رابطه ام با او به اندازه رشدم در برنامه است
پیام سوال : درک من از این نیرو باید رشد کند و رابطه ام با او گسترده شود و اگر این گونه نیست باید سری به قدم های قبلی بزنم = رشد رابطه من با نیروی برتر کاملا وابسته به عملکردی است که من در زندگیم دارم – مرور زمان و اتفاقات درک من را تغییر می دهد و من باید بدانم این رابطه باید صادقانه – عاشقانه و بی توقع و بدون ترس باشد و باید از مسائل مهم و بزرگ و خصوصی ترین قسمت های زندگیم تا پیش پا افتاده ترین و کوچکترین مسائل زندگی در این رابطه باشد -
۱۳۹۹/۴/۲۹، ۰۶:۵۳ صبح
ابتدای کارکرد قدمها باواقعیت بیماریم وتاثیرمخرب آن درزندگیم آشناشدم وپذیرفتم که کاری ازمن ساخته نیست .پذیرش عجزم درمقابل بیماری اعتیاد نیاز به کمک گرفتن ازیک نیروی برتر رادرمن بوجود آورد.
همچنین باتوجه به تکراراشتباهات گذشته وباورهای مخربی که زندگی گذشته ام را آشفته کرده بود ، مشوق من شد تانیروی برترم رابامشخصاتی که خودم درنظر دارم انتخاب کنم وبه مرور باورکردم این نیروبه بهبودی من ازبیماری اعتیاد کمک می کند واین آغازی بود برای فرایند ایمان آوری. تصمیم برای اعتماد به این نیروی برتر وسپردن قسمتهای کوچک زندگی به آن ونتایج مثبتی که ازاین تصمیم گیری عاید من شد ، درک وایمان مرانسبت به خداوند بیشتر کرد. شناخت جایگاه خداوند درزندگی ، طی کارکرد قدم چهار وپنج باعث صمیمیت من بانیروی برترشد ومتوجه تاثیرات حضورش درزندگی خود شدم. قدم ششم نمونه خوبی برای تاثیرات کمک خداوند در زندگی من بود . من آماده شدم دربرداشتن قدم هفتم وازاوطلب یاری خواستم .با رشد این درک رابطه من نیز توسعه پیداکرد وصحیح ترشد واعتماد من نسبت به برنامه وخداوندبیشترشد.
۱۳۹۹/۵/۱، ۰۶:۵۵ عصر
در شش قدمی قبلی نسبت به خداوند درک من بیشتر شده است و این باور که خداوند ، در همه حال در کنار من است ، همانطور که در قدم دوم و سوم بیشتر و بیشتر به این درک
رسیدم ، می دانم در قدم هفتم نیز می تواند برای رفع کمبودهای اخلاقی من با درخواست دعا از او کمکم نماید .
۱۴۰۰/۱۱/۱۸، ۰۶:۲۶ صبح
سلام
درکی از نیروی برتر جز مواد و نواقص نداشتم در قدم یک یاد گرفتم که بپذیرم کمک نیاز دارم در قدم دو نیازمند مشورت با نیرو برتر شدم.در قدم ۳ سهم خودم را انجام دادم و حرف نیرو برتر را پذیرفتم و...
۱۴۰۱/۱۰/۲۲، ۰۵:۳۶ صبح
من باانکاروخودمحوری ودرراس جهان بودن مغرورو
خودپسنددرعین حال خودکم بین وورشکسته واردبرنامه شدم ازانکاربشک وشایدوفقط شاید...وارام ارام امیدوایمان وباور پیداکردم به قدرت ووجودنیروی برتروهرچقدر ارتباط وشناختم ب این نیروبیشترشداعتمادم هم درطی قدمهاوگذشت زمان افزایش یافت | ||||||||||||
|