امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 11 :آیا عجز خود را در برابر کمبودهایم در کنار عجزم در برابر اعتیاد پذیرفته ام ؟
#1
اصول روحانی 



سوال 11 :آیا عجز خود را در برابر کمبودهایم در کنار عجزم در برابر اعتیاد پذیرفته ام ؟ توضیح دهید . 
پاسخ
#2
قبل وارد شدن در مسیر بهبودی فکر میکردم که تنها نقصی که دارم اعتیاد به مخد ر است اما وقتی پاک شدم دیدم که نه در برابر مخدر ها عاجزم بلکه نواقص و رفتارهایی هم دارم که از مخدر بیشتر اگر نباشد کمتر اذیت نکرده اند .من را و همان نقص ها بودند که با همکاری مواد مخدر مرا به نا کجا کشیدن .نواقصی چون خود محوری ،عدم صداقت، انکار،دروغ، کنترل ،و........که باعث شده نتوانم به علت قوی بودن با آنها درگیر کنم خود را بلکه با فروتنی و عاجزانه از نیروی برترم میخواهم که دستم رابگیرد کمکم کند تا این نواقصی که دارم با دعا من و خواست خداوند کم رنگ ویا بر طرف شود و از من انسانی بسازد مثل دعا قدم سوم ،با من کن از من ساز آنچه خود اراده کنی
پاسخ
#3
بله همانطور که در قدم اول من پذیرفتم که در مقابل اعتیادم عاجز هستم و تسلیم شدم و در ادامه با تاخیر انداختن  و فاصله بین وسوسه و عمل از روی ان از اجبار خلاص شدم در قدم هفتم نیز باید بپذیرم که کمبودهای من قسمتی از بیماری من است و من باید عجز خود را در مقابل انها بپذیرم و سعی و تلاش و بیهوده نکنم که خودم به تنهای انها را برطرف کنم بلکه باید برای رفع انها از نیروی برترم کمک بگیرم و تسلیم شوم و از سر راه خداوند کنار بروم دست از کنترل کمبودهایم بردارم و بدانم که با فاصله انداختن بین کمبودها و عمل از روی انها می توانم از اجبار به مصرف انها خلاص شوم 
پاسخ
 سپاس شده توسط ssaeedg ، حـمـیـد ، ناظر9 ، محمدعلی محمودی
#4
بله:اقرار به عدم توانایی درجلوگیری ازعوارض وعلائم بیماری وکنترل ومهارکردن آن، زمینه پذیرش عجزم‌ دربرابر بیماریم را بوجود آورد و برای عجزم دربرابر کمبودهایم ابتدا نیاز است
که به داشتن آنها اقرارکنم و بامرور زندگی گذشته ام وتاثیرات این کمبود ها
در زندگیم متوجه شوم که خودم به تنهایی قادر به انجام کار در مورد آنها
نیستم ونیازبه حمایت وکمک یک نیروی
برتر دارم واین خودش زمینه ای است
برای پذیرش عجزم ودربرابر این کمبود
ها ، یعنی عدم توانایی برای برطرف کردن آنها.

اگر قرار است که بصورت عملی عاجز
بودنم را در برابر آنها نشان دهم می
بایست تاثیرات این عاجز بودن در
عملکرد من دیده شود و این نیاز به اقرار
و قرارگرفتن درحالت تسلیم دارد . یعنی
من کمبود هایی دارم ، آنها را می پذیرم ،
ازدست خودم کاری بر نمی آید ، به کمک
خداوند نیاز دارم ، دعا ودرخواست می‌کنم وبرای دریافت کمک سهم خودم
راانجام می دهم ونتیجه اینکه چنین رفتاری نشان دهنده عجز من می باشد .
پاسخ
#5
بله من درک کردم نه تنها در برابر اعتیادم عاجزم درک کردم که در برابر کمبودهای اخلاقی ام نیز عاجز و ناتوانم همانطور که نتوانستم ترک کنم و در ترک باقی بمانم نواقصم را نیز نمیتوانم رفع و یا کنترل و یا کم نمایم و کاملا درک نمودم که در برابر آنها نیز عاجز و ناتوانم و تنها با فروتنی و از سر عجز میتوانم از او بخواهم که کمبودهای اخلاقی ام را برطرفنماید و او قادر متعال است و میتواند که از من چیزی بسازد که خودش میخواهد و شایسته و سزاوار شوم
پاسخ
#6
بله من در قدم اول پذیرفتم که در مقابل اعتیادم عاجزم
در قدم هفتم هم قبول دارم  که نواقص من بخشی از بیماری من است و من در برابر نواقصم عاجزم
و مثه اعتیاد باید از نیروی برترم کمک بگیرم و امیدوار باشم که خداوند مثل اعتیاد عجز من رو نسبت به نواقصم بگیره.
پاسخ
#7
Question 
سلام
من بیماری اعتیاد دارم.عجز در مقابل رفتارهایم را باید بپذیرم .من ناتوان از کنترل نواقص و رفع کمبودها هستم.نیز من در مقابل بیماری و وسوسه هم عاجز هستم و باید به صورت مداوم به دنبال تغییر در نگرش زندگی باشم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، admin.a ، حـمـیـد
#8
_بله،امروزه به این آگاهی رسیده ام که عدم کنترل وعدم تعادل من درقدم یک،که درموردبیماری منست،سرچشمه آن نواقص وکمبودهای من بوده، که درقدم شش وهفت متوجه شده ام،که بدلیل نواقص شخصیتی وکمبودهای اخلاقی که دارم درقدم یک هم عاجزبودم، عجزهای قدم یک ما درقدم هفت کاملترمیشود.
ازنظرمن بیماری اعتیاد، تشکیل شده ازنواقص وکمبودهایم واگرمن این دو شاخه مرضم رانپذیرم درواقع بیماری اعتیادم رانپذیرفته ام، ودراین صورت است که نه از دست خودم ونه ازدست خداوندونیروی برتر هیچکاری برایم برنخواهدآمد ودرآنصورت است که ورود به جاده بهبودی محال است.من با اعتمادوایمان وتسلیم وفروتنی نسبت به خداوندبه این عجزم دربرابرکمبودهایم اقرار میکنم وازاوباتمایل وفروتنی میخواهم که کمبودهای اخلاقی مرا برطرف کندزیراتاکمبودهایم برطرف نشوندنواقصم پابرجاخواهندماند.
برایم ثابت شده که بخاطرکمبودهایم است که نواقصم فوران میکند .
ثمره پذیرش عجزهایم درموردکمبودهایم درکنارعجزهایم دربرابر اعتیادم این است که ایمان وامید دردلم زنده میشود واعتمادمیکنم به خداوند تا کمبودهای اخلاقیم را برطرف کند.?
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، حـمـیـد
#9
سلام

- بله- البته پذیرفتن چنین مساله ای به همین سادگی نبود و چند مدت طول کشیده است. اما به هر حال قبول کردم که من در مقابل کمبودهایم عاجز هستم وناتوان از درک و تامین آنها...
پاسخ
 سپاس شده توسط Mehran270 ، حـمـیـد
#10
بله حتمامسلماپذیرفته ام من نه تنهادرمقابل اعتیادبلکه درمقابل
نواقص هم عاجزم وقدرتی برای 
کنترل انهاندارم وهروقت بیماری 
اعتیادم فعال میشودبیشترازطریق
وسوسه واجباروعاداتدخودمحورانه
درقسمت چرخه بی پایان خودمحوری ونواقص
قرارمیگیرم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#11
شکی دراین موردنیست بخاطرقطع مصرف موادمخدریکبارالبته تاامروزمصرفموقطع کردم خماریشوکشیدموتموم ولی نواقص هرروزوهرلحظه بصورت وسوسه اجباروعادات خودمحورانه وچرخه بی پایان خودمحوری بامنند دردمیکشم بازاستفاده اگاهانه یانااگاهانه میکنم وروزندگیم تاثیرگذاشته اند من درمقابل اعتیادونواقص اخلاقی وسخصیتی بسیارعاجزم وخداوندتنهاوتنهامیتوانددرجهت رفعشان بمن کمک کندازقدرت واراده شخصی من باخالص ترین تلاشهاهم کاری برنمیاید
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان