امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 28 : اعتياد من باعث بروز چه مشكلاتي در محل كار يا مدرسه براي من شده بود؟
#1
سوال 28 :  اعتياد من باعث بروز چه مشكلاتي در محل كار يا مدرسه براي من شده بود؟
پاسخ
#2
در مدرسه به خاطر درگیریها و بی تفاوت بودن در رابطه با درس و بی انضباط بودن از مدرسه فرار کردم کلاس پنجم ابتدایی بودم و دیگر نتوانستم ادامه بدهم و هیچ وقت کار ثابتی نداشتم و بعد از کاسب شدن هم به خاطر مصرف موفق نبودم و اعتیاد منفی من باعث همه مشکلات که امکان داشت شده بود ولی امروز همین اعتیاد باعث شده که در همه موارد موفق باشم درس میخوانم در کارم کاملا موفق هستم اعتماد به نفس بالایی دارم و به خودم دارم خدمت می کنم در اثر هیجانات اعتیاد که به سمت مثبت هدایت می کنم از انرژی بی انتهای آن استفاده مثبت می کنم من موفق هستم من شاد هستم من معتاد هستم
پاسخ
#3
در محل کار : پیرو یک سری اعتقادات پوچ و باورهای نادرست اعمالی را انجام می دهم که نهایتا منجر به اخراج و یا از دست دادن و یا موفق نبودن در کار می شود درگیر شدن با همکاران رفت امد بدون نظم و هرج و مرج درست کردن دخالت در امورات همکاران فرار از مسئولیت دنبال جایی دیگران بودن نداشتن تعادل در روابط با همکاران و یا صاحب کار کنترل همکاران خودمحوری و وظایف را به درستی انجام ندادن در این قسمت نیاز است که به عجز و اشفتگی و ناتوانی و غیر قابل اداره بودن خود در کار اقرار کنیم تا بنای توانمندی کاری خود را دوباره با اعتقادات و انگیزه های درست بسازیم
در مدرسه :در مدرسه هم پیرو قوانین خود بودیم و ناسازگاری می کردیم و به معلمین و ناظم و بقیه احترام نمی گذاشتیم و عاقبت هم در تحصیلات موفق نبودیم و حتی امروز هم در مدرسه
NAهم دانش اموز خوبی نیستم قدم ها را درست کار نمی کنم و با راهنما ناسازگاری می کنم و اعتقادات بیمارگونه خود را دنبال می کنم
اما باید بدانم این برنامه مدرسه نهای من است و من باید بنای دانش و یادگیری خود را در این مدرسه تمرین کنم تا زندگی من در قسمت کسب دانش لازم برای زندگی قابل اداره شود 
پاسخ
#4
از زیر کار در رفتن.
 تنبلی و درست کار نکردن .
دیر سر کار حاضر شدن زود از سر کار مرخص شدن .
بی مسئولانه کار کردن در کار کردن.
 از بین رفتن اعتبارم ،حساب باز نکردن روو من.
 دیگر کار بهم پیشنهاد نمیشد،.
در مدرسه فرار از مدرسه بیشتر به مدرسه میرفتم تا نیاز جنسی ام رفع شود موفق نشدن در تحصیل و در انتها ترک تحصیل
پاسخ
#5
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۳۶ عصر)admin.a نوشته است: سوال 28 :  اعتياد من باعث بروز چه مشكلاتي در محل كار يا مدرسه براي من شده بود؟
وقتیکه به مدرسه میرفتم بخاطربیماری اعتیادم میخاستم خودم را مطرح کنم,درس خواندن افراطی من نیزازروی بیماری اعتیادم بوده است,مثال رفتارهایی را انجام میدادم وآسیب هایی که به همکلاسی هایم میزدم .زمانی که مصرف موادمخدرمن فعال ترشد,درمحل کاربادیگران درگیر میشدم,ازکارم کم میگزاشتم,اموال محل کارراتخریب میکردم,دیرترازهمه سرکاریا کلاس میرفتم.
این اصول سندمیزندکه بیماری اعتیادازکودکی بامن بوده است.هرچقدرجسم من رشدکرد,بیماری وخودخواهی من نیزتیره تر شد ورشد کرد.
درگذشته بیماری یک جورایی مرا دور میزد و امروز جور دیگه ای.
پاسخ
#6
در مدرسه دیر به مدرسه رسیدن و درس نخواندن ها و قهر کردن با رفقا و بخاطر ترس و انزوا ناراضی بودم از شرایط مدرسه و شلاق معلمین و خشم بعضی از همکلاسی ها و .‌‌..

در محل کار سواستفاده از اعتماد دیگران و زمینه رو فراهم کردن برای مورد سواستفاده قرار گرفتن،
بی نظمی در محل کار، تندخویی با یک سری افراد و نداشتن تعادل و تناسب در اعمال و رفتار و گفتار در محل کار و ...‌

مشکل دیگری که در محل کار با آن روبرو هستم اینه که با نه گفتن مشکل دارم و کلی طلبکاری و بدهکاری بالا آوردم

ترس از دست دادن مشتری باعث شده تا نتونم نه بگم و این موضوع باعث آشفتگی زندگیم شده

بر اثر این آشفتگی با تصور اینکه شغلم شغل خوبی نیست تغییر شغل دادم و اوضاع از قبل بدتر شد.

ورشکستگی مالی رو هم تجربه کردم، چکهام یکی پس از دیگری برگشت میخورد، اعتبارم رو در بازار از دست دادم

الان متوجه شدم که مشکل من بودم نه شرایط و اماکن
پاسخ
#7
1?مشکل چه بوده ؟امروز چه بوده؟?مثال:ظاهرسازی درخانواده

2?نقطه اصلی مشکل؟? باج دادن به خانواده 

3?دنبال چه چیزی بوده ام؟?حرف شنوی ودنبال نواقص رفتن 

4?چه بایدبکنم؟?ازمسئولیت فرار نکنم
پاسخ
#8
 اعتیاد ما همیشه در زندگی برای ما مشکل آفرین بوده است ، اصولاً یکی از مهمترین تولیدات بیماری اعتیاد که همیشه در خط تولید خود بطور فزاینده در دست اقدام دارد ، تولید مشکل آفرینی است ، در واقع به بیان دیگر میشود گفت بیماری اعتیاد کارخانه تولید مشکل است ، و لذا تا زمانیکه فعال باشد چه با مصرف مواد مخدر و چه بدون مصرف مواد مخدر همیشه در حال تولید مشکل است  ، و لذا هر وقت عنان و افسار زندگی ما را بیماری بدست میگیرد سرانجام زندگیمان غیر قابل اداره میشود و مشکل پشت سر مشکل برایمان رقم میخورد ، شاخصه های گوناگونی از همان اوان کودکی در رابطه با بیماری اعتیاد در ما فعال بوده که ،  امروز برایمان بطور وضوح قابل شناسایی هستند
پاسخ
#9
اعتیاد یک بیماری مزمن است که در دوران مدرسه نیز مارا همراهی می کرد.
این بیماری در هر برهه زمانی با فعالیت برای ما مشکل آفرینی نموده است.
در دوران مدرسه نیز این بیماری باعث ایجاد یک احساس تفاوت با سایرین ایجاد کرده بود:
تنبلی. بی انضباطی. درگیری. فرار از مدرسه. نامرتبی. شلوغ کاری. شیطنت . دگرآزاری. ترک تحصیل و....
و گاها" گوشه گیری و انزواء.
این بیماری در محل کار ما نیز رخ گشود با :
عدم مسئولیت پذیری. ناصادقی. عدم پایبندی به تعهدات . بی انضباطی و....
و درنهایت اخراج ، تعطیلی کار و ورشکستگی را در برداشت.
که همه موارد مدرسه و محل کار دال بر مدیریت اعمال و رفتار و کردار ما توسط بیماری بود.
پاسخ
#10
با سلام
در محل کارم نمیتوانستم خودم را با قوانین کار متطبق کنم و زور میزدم کارم را با خودم منطبق کنم مسئولیت کارم را بعهده نمیگرفتم و یا دیر به محل کارم میرفتم یا زودتر از بقیه تعطیل میکردم یا بخاطر اهمال کاری به محیط کارم که دولتی بود خسارت وارد میکردم و در نهایت از کار بیکار میشدم.حتی امروز هم اگر در محیط کار خرابکاری میکنم صادقانه اول دنبال راه فرار میگردم که بشکلی ازش فرار کنم بعد به تجربه های گذشته ام فکر میکنم میبینم در گذشتع هر چقدر که فرار کردم جز اینکه مشکلاتم رو پیچیده تر کردم کاردیگری نتوانستم انجام بدهم به همین خاطر تسلیم میشم مسئولیت خرابکاریم رو میپذیرم تاوانش رو میدهم و راحت میشم.
زمان تحصیل در گذشته از مدرسه فرار میکردم یا به بطالت میگذراندم یا برای بقیه دردسر درست میکردم یا معلم رو مسخره میکردم و یا با همکلاسیها درگیر میشدم یا کتک میزدم یا کتک میخوردم و از این دست.چون برای کار و تحصیل هدف و برنامه نداشتم.
امروز اگر جلسات قدم و بهبودی رو نوعی کسب علم و تحصیل (فرض) کنیم میبینم گاهی با اعتیادم وارد جلسه میشوم بجای اینکه روی بهبودی خودم متمرکز بشم دیگران را قضاوت میکنم یا جسمم داخل جلسه است فکرم دنبال اعتیاد دیگران.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر14
#11
باسلام
منظور سوال مشکلاتی که من بخاطر مصرف مواد مخدر ویا رفتارهایم در محل تحصیل ویامحیط کارم ایجادکرده می باشد.
درمحل تحصیل : درس نمی خواندم ، غیبت میکردم ،تکالیف وکارهایی راکه به من سپرده میشد راانجام نمیدادم ،مصرف دخانیات ، درگیری با بچه ها ومسئولین ،خروج ازمحیط مدرسه بدون اجازه و...
در محیط کار : تنبلی ، آزار فیزیکی دیگران ، خودکم بینی ، صدمه مالی ،کم کای ، سوءاستفاده ازامکانات محیط کار ،عمل نکردن به تعهدات، دیر حاضر شدن در محیط کار Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر14
#12
درزندگی فعلی ام خشم من باعث می‌شود که با بعضی ها درگیری لفظی پیدا کنم که از جایگاه خود خارج می‌شوم، ودررابطه مالی و اجتماعی ام تاثیر می گذارد، درکل آرامش من بهم میخورد،دراین شرایط هم به خودم ودیگران خسارت میزنم.

نسبت به زندگی دلسرد میشوم همین احساس ها باعث می شود واکنش نشان دهم گاهی دردرون خودم می ریزم وغرورم اجازه نمی دهدکه انها راتخلیه کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر12 ، ناظر14
#13
تنبلی و سستی و دیر سر کار حاضر شدن و
بی مسئولتی من باعث شد که به مرور اعتبار و شخصیتم را از دست بدهم
و از بقیه عقب بمونم و به همین دلیل شروع به غیبت و رنجش گرفتن از همکارانم کنم
که عقب موندن حتی هنوز هم علیرغم گذشت سالها از بهبودی جبران نشده است
و یکی از جبران خسارتهای من از خونواده هست
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، حـمـیـد ، ناظر14
#14
سلام 
در دوران تحصیل:بی انظباطی شدید.آسیب زدن به اموال سستی و تنبلی در انجام کارها.درگیری لفظی و فیزیکی و همچنین خودبرتر بینی 
در محیط کار:تاخیر درانجام کارها.از بین رفتن اعتماد بنفس.سوء استفاده از امکانات.از بین رفتن اعتبار و آبرو 
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، حـمـیـد ، ناظر14
#15
سوال 28 :  اعتياد من باعث بروز چه مشكلاتي در محل كار يا مدرسه براي من شده بود؟(قدم۱)
اینکه من در دوران مدرسه مصرف کننده نبودم ، دلیل براین نیست که بیماریم هیچ فعالیتی نداشته است.
کتاب پایه میگه؛ اگر بیماری اعتیاد داشته باشی ، مواد مخدر شما را پیدا خواهد کرد .
من در همان سالهای قبل مصرفم هم رفتارهام غیرقابل کنترل بود، و انگار که خودم نبودم ، و از لحاظ ظاهری همه از جمله ناظم مدرسه و معلمم  فهمیده بود که من گهگداری خود واقعیم نیستم ، آخه با اینکه شاگرد نمونه بودم اما تقلب میکردم ، دیرمیامدم،زودمیرفتم، اختشاش راه مینداختم ، کتابهام جامیذاشتم،حواس همکلاسی هام را پرت میکردم، درگیری ایجادمیکردم،....
واقعا یچیزی در من بود که اداره زندگی، کار ، و تدریس را از دست من خارج کرده بود.
 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Darush sistan ، ناظر9 ، ناظر14
#16
دل زدگی ونصفه رهاکردن یکی ازخصوصیات اعتیادمن بوددوستی هانصفهونیمه درس خوندن وکارکردن همینطورترس رنجش ودل زدگی باعث شدکه تومدرسه تااخربرم ولی اخرکاررهاکنم تومحل کاربااینکه استادکارقابلی بودم ولی بادعوارهاکردم واینروندنیمه رهاکردن کارهادرس رفاقت کارقول وقرارویاهرچیزی پیامدغیرقابل اداره بودن زندگی من بود
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، حـمـیـد ، ناظر9 ، ناظر14
#17
سلام

 اعتیاد باعث دیر رفتن به مرسه غیبت و دست اخر ترک تحصیل شد-- در محیط کار نیز همین گونه بود غیبت های مکرر وعدم مسئولیت پذیری و اخراج و...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر14
#18
درود         درمدرسه ازانجایی که به یاددارم احساس تفاوت بادیگران کردن واعتیادباعث  گناه وخجالت درمن شد کم کم باناسازکار خودم رامی خواستم نشان دهم  وجوری دیگر می خواستم باشم نه انجو رکه بودم درسم خوب بود ولی درس نمی خواندم تنبلی می کردم باعث شد دایم سرزنش شوم وبه این درک برسم درس بدردمن نمی خورد وواردچرخه کارشوم ودوباره همان سیر طی شدهرکجا میرفتم همان حال واحساس ها بامن می امدندباعث میشد کارها رانصف ونیمه رهاکردن ودرهرکارمیرفتم شکست خورده بیرون می امدم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر14
#19
مکانش مهم نیست کجاباشه این مثالهابرای روشن کردن اینه که من تومحیطهای جمعیدخانواده ورزشگاه جلسه محیط کاریاهرجاحالت ناسازگاری جنگ خشم واحساس تفاوت دارم نمیتونمدبادیگران تعامل ودوستی کنم قهردعوانصفه رهاکردن مشاجرت غیبت بدوخوب کردن دیگران ....رودارم چون توجمع زیستی بشدت مشکل دارم یکی ازدلایل شرکت مرتب توجلساتم همینه
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر14
#20
بی نظمی ومسیولیت پذیرنبودن متعهدنبودن بکاردیررفتن یااصلانرفتن سرکارزورگویی به بقیه افراددرمحل کاردزدی ازمحلهایی که درانجاکارمیکردم تنبلی کردن وبی دقتی دعوادرست کردن وخیلی کارهای مشابه دیگرمثل مصرف موادوسیگاردرخودمحل کاربابی خیالی تمام
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۴ ، ناظر14
#21
خودمحوری تک روی باندبازی جرزدن ادم فروشی دورویی چ تومدرسه چ تومحیط کارچ هرجای دیگه ای همیشه برام دردسرسازبود
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۱۶ ، ناظر9 ، ناظر۴ ، ناظر14


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان