سوال 1. چه چیز باعث شد تا تصمیم بگیرم یک عضو NA باشم ؟

[admin.a]

[b]سوال 1. چه چیز باعث شد تا تصمیم بگیرم یک عضو NA باشم ؟ در شرایط بهبودی امروز من " تمایل به قطع مصرف " چه معنایی دارد ؟ آیا خواهان آن چیز که NA دارد ، هستم ؟[/b]

[سعید ز]

عجز ها و آشفتگی هایم به انتهای خط رسیده بودم روابط را از دست داده بودم انزوا و یاس و در کل قدم یک
همچنین بعد از ورود احساس کردم که اینجا جای من است و پذیرش و عشق معتادان گمنام را دریافت کردم

امروز تمایل به قطع مصرف برای من در همه نواقص اخلاقی و همه زمینه‌های زندگی کاربرد دارد

بله امروز می دانم جواب تمام مشکلات من در دوازده قدم و در جلسات معتادان گمنام می باشد باید دست در دست راهنما داشته باشم و همچنین به تازه وارد آن کمک کنم تا بتوانم عشق معتادان گمنام را بدون هیچ قضاوتی دریافت کنم

[حـمـیـد]

 من که حقیقتا تصمیم نگرفتم اما مجبور شدم چون دنبال راه فرار میگشتم و به جلسه پناهنده شدم . من در یکی از زندان ها قمار بازی میکردم و پشت سر هم خیلی زیاد باختم بقدری که از عهده تاوان دادن بر نیامدم و هر روز چقدر دعوا و بزن بزن و فحاشی ناجور نثارم میشد و دیگه طاقتم تمام شده بود که از روی تخت پریدم توی جلسه و هاج و واج و گیج بودم و بالاخره عجب جایی رو پیدا کرده بودم و چه دنیای تازه و ناشناخته ای برام بود و هیچ چیز جوری که من فکر میکردم نبود و بالاخره با وساطت چند نفر مهلت گرفتم و بدهیمو دادم و عضو  NA شدم و تا حالا که در خدمتم ...

[ssaeedg]

عجز من و جاذبه 12 قدم

این داستان منه:

یه ظهر گرم تابستون سال 1386 از روی عجز تو پارک روی یه تیکه روزنامه خوابیده بودم
یهو یه کلمه منو جذب کرد
انجمن معتادان گمنام مراقبت از درون
12 قدم
بعد دیدم 12 قدم رو تشریح کرده بودند
گمشده خودم رو پیدا کردم

خبری از نصیحت و تحقیر و تنبیه و ترور شخصیت نبود

این کلمات تو اون روزنامه تو اون ظل گرما منو جادو کردن

عاجز-غیرقابل اداره-نیروی برتر-مراقبت خداوند بدان گونه که او را درک می کنیم-ترازنامه اخلاقی بی باکانه-نواقص شخصیتی-کمبودهای اخلاقی-دعا و مراقبه-رابطه آگاهانه با خداوند-آگاهی از اراده خداوند-قدرت اجرای خداوند-بیداری روحانی-رساندن پیام.

واوووووووو
این همونه که من دنبالش بودم
این همونه که من سالها می گفتم و هیشکی گوشش بدهکار نبود
مشکل من مواد مخدر نیست
مشکل من جسمی نیست
یه چیزی داره روح منو میخوره
و این معجزه رو من از یه روزنامه پاره کهنه افتاده وسط چمن های پارک پیدا کردم

"پیام" به من رسید

معجزه آغاز شد....

[ناظر5]

هیچ چیز ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر را ندارد و تنها لازمه عضویت تمایل به قطع مصرف است.

[Darush sistan]

سالها به دنبال این بودم که در زندگی همراه مواد مخدر تعادل ایجاد کنم اما همیشه بدتر می شد وخسارت می خوردم و میزان مصرف بالاتر می رفت.زمانی که وارد جلسات انجمن معتادان گمنام شدم یه دوست دم در من در آغوش کشید و خیلی صمیمی به من گفت خوش آمدی دوست من وقتی در جلسه نشستم همه جابه جا شدن تا من بشینم و به من خوش آمد گفتند وقتی دست بلند کردم به من اجازه مشارکت دادند و سکوت کردن و گوش دادند و من تشویق کردند...

[حمید8515]

دیدگاه من نسبت به مشارکت اعضاکه از اصول برنامه میگفتندوخودبرنامه که کارخودش رادربودن ویانبودن هرعضوانجام میده بیان کردن بیماری و بهبودی ازطروق مختلف و پذیرفتن هرکس که میخواهدواردشودگسترش تمایل دراعضاوبخصوص تازه واردچون خون دررگهاوهمچنین خدمات گوناگون برنامه وسادگی انجمن و پذیرفتن بیماری که وجودداردوایجادتمایل بیشتربه قطع مصرف وغیره

[مهدی ناحیه ۲۰]

درود بر شما 
مهر ومحبتی ک اعضا در روز اول ب من دادن و من رابا عشق در آغوش گرفتن و امنیتی ک من احساس کردم در جلسات و حفظ گمنامی ک در اعضا دیدم من رو ب یک عضو تبدیل کرد .

[حوریا ___Bu]

من پذیرفتم یک معتادم وباموادمخدرمشکل دارم وبرای پاک ماندن به جلسات نیازدارم وامروز بعدازسالهاپاکی میدانم اگر ما، سادگی نیازها و رسالت خود را مورد توجه قرار دهیم، مسائل مالی، ملکی و شهرت ما را از هدف اصلی مان دور نخواهد کرد. در فهم اصول روحانیقدمها وسنت، ساده پنداشتن نیازها با ایمان به نیروی برتر ارتباط نزدیکی دارد. تا زمانی که از نیرویی برتر راهنمایی بخواهیم، تمام احتیاجات ما برآورده خواهد شد. در حقیقت همین نپذیرفتن کمکهای خارجی، بیانگر اطمینان ما به نیروی برتر است و تا موقعی که گروه ما نسبت به انجام هدف اصلی خود متعهد بماند، احتیاجات آن برآورده خواهد شد. ما به عنوان اعضای یک گروه NA متعهد شده ایم در بهبودی به یکدیگر کمک کنیم. تعهد گروه نسبت به خودکفایی معرف وفاداری و پایبندی آن به هویت اصلی خویش است وعضویت من درانجمن به چالش برنمیخورد