۱۳۹۹/۲/۴، ۰۶:۲۱ عصر
من که حقیقتا تصمیم نگرفتم اما مجبور شدم چون دنبال راه فرار میگشتم و به جلسه پناهنده شدم . من در یکی از زندان ها قمار بازی میکردم و پشت سر هم خیلی زیاد باختم بقدری که از عهده تاوان دادن بر نیامدم و هر روز چقدر دعوا و بزن بزن و فحاشی ناجور نثارم میشد و دیگه طاقتم تمام شده بود که از روی تخت پریدم توی جلسه و هاج و واج و گیج بودم و بالاخره عجب جایی رو پیدا کرده بودم و چه دنیای تازه و ناشناخته ای برام بود و هیچ چیز جوری که من فکر میکردم نبود و بالاخره با وساطت چند نفر مهلت گرفتم و بدهیمو دادم و عضو NA شدم و تا حالا که در خدمتم ...