امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 18 :آیا حس تناسب وتعادل من ،اخیراً بهم خورده است ؟ آیا خود را تواناتر و زرنگتر ا
#1
سوال 18 :آیا حس تناسب وتعادل من ،اخیراً بهم خورده است ؟ آیا خود را تواناتر و زرنگتر از آن چیزی که هستم تصور می کنم ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، ssaeedg ، ناظر9
#2
تناسب وتعادل یعنی هماهنگی من با شرایط بیرونی وزندگی خودم /
یعنی دنیای درون من با دنیای بیرون هماهنگ باشد / در برنامه معتادان گمنام کار و جلسه وخانواده باید در تعادل باشند /هر وقت ترس ها سراغ من می اید از تعادل خارج می شوم
احساس زرنگی و توانایی برای بدست اوردن اعتماد به نفس خوبه ولی باید یادمان نرود که ما یک سری عجز ها ویک بیماری داریم که خیلی مرموز است /
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر11 ، ناظر9
#3
نقطه مقابل تناسب و تعادل افراط و تفریط است حالا از خود سوال می پرسیم ایا اخیرا خود را خیلی بالا دیده ایم ایا اخیرا خود را خیلی حقیر و بی ارزش دانسته ام ؟- ایا اخیرا دنبال این بودم بکه با یک عامل خارجی مثل ( خانم بازی دختر بازی وابستگی غرق شدن در طمع پول - )احساس ارزش پیدا کنم ؟- ایا اخیرا در یکی از مسئولیت های خود غرق شده ام ؟- چگونه افراط و تفریط من را تعادل نسبی خارج کرد ؟
پیام سوال :اصل روحانی فروتنی به ما می گوید باید نگاه من به ضعف ها و نقاط قوتم عادلانه و واقع بینانه باشد
دنبال مظلوم نمایی و احساساتی همچون بی ارزشی و حقارت و عمل کردن از روی ان نباشم یا به دنبال خود بزرگ بینی و برتری جویی نباشم و بدانم اگر چیزی در برنامه بدست اورده ام مثلا ( جذابیت پول اعتبار و ارزش ) بدانم به همان اندازه به مسئولیتم اضافه شده است و یادم باشد انها را به واسطه برنامه بدست اورده ام و تا زمانی که در این برنامه باشم برایم کاربرد دارند و نباید انها را پای زرنگی خود بنویسم چون سریعا از بهبودی دور می شوم و دیگر در تماس دائم با واقعیت بیماریم نیستم اگر چیزی از من گرفته می شود یا از دست می دهم توی سر خود نزنم و احساس بدبختی نکنم و یا اگر چیزی به من داده می شود احساس زرنگی نکنم و بدانم که چیزهای باز پس گرفته شده امنت الهی است و چیزهای جدید داده شده امانت های جدید الهی است و من باید لیلقت خود را به خداوند ثابت کنم و در حفظ ان کوشا باشم و این را نیز بدانم که هر گاه خود م را بیشتر از از ان چیزی که هستم تصور و وانمود کنم مثلا توانایی و زرنگتر بودن در حال چهار تایی خوردن از بیماریم هستم تا من را از برنامه دور کند 
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر11 ، misagh ، حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر9
#4
زمانی که از مبدا هستی فاصله می گیرم و این حس که من به تنهایی می توانم امورم را به انجام رسانم در من شکل می گیرد از حس تعادل و تناسب خارج می شوم .

نباید فراموش کنم که اگر امروز قدرتی در مسیر زندگی بدست آورده ام همه به خاطر لمس و حضور خداوند در زندگی ام می باشد و اوست که کارگردان و بازیگردان زندگی من است.
پاسخ
 سپاس شده توسط misagh ، حـمـیـد ، ناظر9
#5
هر موقع صبر و فروتنی من در زندگی کم می شود ، تعادلم بهم می خورد ، خیلی از مواقع با برخی از مشکلات روزمره مه برخورد می کنم و شاید نتوانم در آن مورد بخصوص صبر

پیشه کنم ، وقتی صبوری خود را از دست می دهم ، ممکن از از برخی از نواصم استفاده کنم که باعث ایجاد عدم تعادل در من می شود ، اما در بسیاری از موارد با صبر و حوصله

بیشتر می توانم بسیاری از مشکلات و موانع زندگی ام را بپذیرم و در نتیجه تعادل خود را حفظ کنم .
پاسخ
 سپاس شده توسط misagh ، حـمـیـد ، ناظر9
#6
وقتی احساس زرنگی و توانایی کنم خودم دست بکار میشوم برای برطرف کردن کمبودهایم و کنترل و مصرف موفقیت آمیز آنها،و باز هم تو این کار شکست میخورم،اما اصل فروتنی در این سوال کمک میکند تا فقط سهم خودمو انجام بدم و از سر راه خدا کنار بروم،و این کار هم با احساس زرنگی و توانایی نداشتن اتفاق میوفته
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر9
#7
زمانیکه واردانجمن شدم به من گفتن اگر می خواهی پاک وکارهایت به نتیجه برسد بایداصول روحانی صبرراتمرین کن
چون من ادم عجولی هستم هرکاری راهنوز شروع نکرده می خواهم نتیجه ان را بدانم
ولی درقدم هفتم صبر را تمرین
میکنم چون هرکاری که انجام می شود باید به ان زمان داد تا تاثیر ان معلوم شود
وبافروتنی که درخودپیداکردم می توانم منتظر نتیجه ان  باشم
پاسخ
 سپاس شده توسط ssaeedg ، حـمـیـد ، ناظر9
#8
سلام
وسوسه باعث می شود که من نتوانم تعادلی داشته باشم و عدم توانایی در این درک باعث می شود بیماری اعتیاد فعال شود و من نتوانم اصول را جایگزین کنم.مدت پاکی و احساس توانمندی در اصول و دانایی داشتن من را به سمت بیماری می برد.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9
#9
_تعادل وتناسب حاصل آرامش ودرمسیربهبودی بودن است تناسب وتعادل یعنی هماهنگی درونی باشرایط خارجی وبیرونی طوریکه باعث میشودرابطه ای مناسب بین ظاهرو باطنمان بوجودبیایدوگاهاتحت تاثیرقرارگرفتن یکی باعث بهم خوردن دیگری میشودومعمولااین شرایط ومسایل بیرونی است که باعث بهم خوردن این تناسب وتعادل میشودطوری که ازمسیربهبودی خارج شده ودرقلب مرض قرارمیگیریم ،مثال:زمانیکه ازمن سوءاستفاده میشودخصوصاوقتی که خودم این اجازه رامیدهم زمانیکه امنیت هام بهم میریزه وقتی که دچارشهوترانی وافراط وتفریط میشم زمانی که دروغ میگم وقتی که از اراده شخصی استفاده میکنم وقتی کسی رو درحال مصرف میبینم ازبی ادبی وتوهین وبی احترامی به بزرگترها،بادیدن صحنه های لذت بخش وتحریک آمیز بادیدن صحنه های تصادفات مرگبار دیدن بچه هایی که گدایی میکنندویاکودکانی که سرراه گذاشته میشوندزمانیکه ازمن درخواست نامعقول ویاخارج ازتوانم میخواهند وقتیکه دچاراحساس تفاوت وتاییدطلبی واحساس دانایی وتوانایی میشوم زمانیکه خودم راتواناتروزرنگتر ازچیزی که هستم تصورمیکنم وخصوصاوقتی که برنامه ریزی ندارم دقیقاهمانجاواردمرض وبیماری میشوم وتناسب وتعادلم بهم میخورد.
چیزهای زیادی مثل:کینه ونفرت ورنجش حتی عشق وخدمت کردن بانیتی دیگرو عشق دادن بامنظور رابطه احساسی گذاشتن گاهی دیدن وشنیدن ولمس ومزه کردن چیزی خستگی زیادخشم وعصبانیت بی پولی وبیکاری بی حرمتی وبیماری ومرگ نزدیکان خسارت زدن وخسارت خوردن وقتی که دچارترس وخجالت واحساس گناه وپشیمانی میشوم و....که باعث میشوندتادرلحظه تناسب وتعادلم بهم بخورند که باتماس باراهنماودعاکردن ومشارکت سعی میکنم دوباره درمسیربهبودی وتعادل وتناسب قراربگیرم.?
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9
#10
داشتن جنبه وتناسب=تعادل بگفته کتاب وقدم دوم
من درمسیربرگشت سلامت عقلم گاهی جنبه وتناسب 
رفتاری احساسی فکری...من بهم میخوره
من انسان کاملی نیستم گاهی برسرچیزی
میجنگم گاهی ارامم گاهی خودکم بین
وگاهیدمغرورولی نسبت به قبل بهترشده ام
من همیشه بایددرمسیرقدمهاوترازنامه واقرار
ودرخواست کمک ارخداوندباشم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان