امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 22 : براي حفظ اعتيادم، چه كارهايي انجام دادهام كه كاملاٌ بر خلاف اعتقادات و ارزش
#1
سوال 22 : براي حفظ اعتيادم، چه كارهايي انجام دادهام كه كاملاٌ بر خلاف اعتقادات و ارزشهايم بوده است؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، اسی 1234 ، ali ghobadi ، ssaeedg ، ناظر2 ، ناظر14
#2
برای مصرف مواد ورفتارهای که دوست داشتم تجربه کنم بله بر خلاف باورها وارزش های اجتماعی بوده ولی من پشیمان نیستم چون همان کارها امروز من را در مسیر زیبای بهتر بودن قرار داده و امروز این بیماری که در وجود من هست چه بخواهم چه نخواهم پس من از آن حفاظت می کنم و آن را به مسیری که خودم دوست دارم هدایت می کنم و از او پله کانی برای به آرامش رسیدن ساخته ام
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، حـمـیـد ، ناظر11 ، ناظر2 ، mehdi9666 ، ناظر14
#3
شخصیت من وقتی که از روی بیماریم عمل می کنم به چند شکل متفاوت عمل می کند و ظاهر می شود مثلا در درگیری با اطرافیان اول مغرور می شوم و بعد خشم و عصبانیت به راه می اندازم و از کنترل خارج می شوم و و بعد که فروکش کردم متوجه می شوم که افراط کرده ام و بعد می ترسم و برای رفع این ترس دو حالت دارم یا ادامه می دهم و خرابکاری خود را توجیه می کنم و یا اینکه شروع به مظلوم نمایی می کنم و و خود را به عنوان کسی که قربانی بیماری اعتیاد است عرضه می کنم و پست و فرومایه می شوم و دیگر حتی اگر قبل از عصبانیت حق با من بوده مجبور می شوم ان حق را رها کنم و نمی توانم از خود دفاع کنم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#4
هر کاری ک لازم بود برای حفظ اعتیادم کرده‌ام.
حتی نبایدها و خلاف باور هایم و حتی برخلاف عقایدم،
از انجام هیچ کاری واهمه نداشتم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#5
یکی از بدترین کارهایی که من انجام دادم از اعتمادی که دیگران به من داشتند سوء استفاده کردم و یک سری امانات رو که در انبارمون گذاشته بودند در مواقع بی پولی کم کم آنها میفروختم تا بالاخره گندش در اومد و کلی آبرو ریزی و خجالت هم برای خودم و هم برای خانواده ام شد که کاملا بر خلاف ارزشهایم بود . بر خلاف اعتقادات خودم و خانواده با یک خانم مصرف کننده آشنا شدم و بعد از مدتی ارتباط نامتعارف شد و خانواده و همسرم فهمیدن و باز هم ابرو ریزی و نهایتا جدایی و از این کارها و به نوعی دیگر ....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ali ghobadi ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#6
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۴۰ عصر)admin.a نوشته است: سوال 22 : براي حفظ اعتيادم، چه كارهايي انجام دادهام كه كاملاٌ بر خلاف اعتقادات و ارزشهايم بوده است؟
حفظ اعتیادیعنی نگهداشتن تمام جنبه های اعتیاد چه آگاهانه چه ناآگاهانه .
ان چیزی که من باوردارم وبراساس آن عمل میکنم یعنی اعتقاد
وهرچیزی که برآن بهامیدم وبرایم مهم است یعنی ارزش.بایدایمان باشدتااعتقادوارزش بوجود بیاید.
زدن ماسک روحانیت درحالی که درخفاهمه کاری انجام میدهم. دورویی کردن.استفاده کردن ازنقص شهوترانی,امرونهی کردن,نداشتن تعادل درپول خرج کردن,ترس برای حفظ اعتیادم,ازانکاروتوجیه استفاده میکنم. درقالب شوخی دیگران رامسخره میکنم ,قسم میخورم ,حق دیگران را میخورم,زمانیکه دیگران را نصیحت میکنم یعنی خودم درانکارهستم,ازروی ترس نقاب ررحانیت میزنم وهنوزم ازبیماریم محافظت میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، اسی 1234 ، ali ghobadi ، ناظر9 ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#7
اعتقادات و ارزشهای من بر اساس روابط سالم و احترام به حقوق دیگران بوده که برای حفظ اعتیادم مجبور شده ام پا بر روی این عقاید و ارزشها بگذارم

خوش خلقی با مردم و احترام به حقوق دیگران و رعایت حدومرز در روابط اجتماعی، اقتصادی و روابط عاطفی و احساسی از جمله اعتقادات و ارزشهای من بوده و است که بر اثر اجبار پایمال کرده ام.
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، اسی 1234 ، ali ghobadi ، ناظر9 ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#8
1?رفتاروعادت خودمحورانه خودراکه به واسطه تکرارقسمتی از وجودم شده است وباورداریم آنهادرست هستندرا بنویسید؟?(مثال بی توجهی به کسانیکه لغزش کردند,شوخی زیادکردن یعنی من آدم شوخی هستم.دربرابررابطه جنسی که فکر میکنم نیازمن است)


2?چرامن اعتیادم راحفظ میکنم ؟مثال چون قدرت حفظ بهبودیم را ندارم وازروی اجباربرای حفظ بیماریم تلاش میکنم؟?(مثال ترس,تنبلی,احساس تعادل,ودیگران وبی اعتمادی هایم)
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، اسی 1234 ، ali ghobadi ، ناظر9 ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#9
مفهوم اعتقادات برای من این است.کلیه باورهایی که درذهن من شکل گرفته حالا چه انهاکه رفتار میکنم یارفتارنمکنم .اعتقادات دودسته اند یک اعتقادات درونی ویافطری دوم اعتقادات بیرونی یا اکتسابی که از طریق مطالعه وتجربه بدست می اید.تغییردادن اعتقادات واقعا کارمشکلی است مثلا من اعتقاد دارم دذدی کار بدی است ویارابطه های جنسی خارج ازاصول کارنادرستی است و.......خیلی چیزهای دیگر ولی این رفتارهارا برخلاف اعتقادتم وبواسته اعتیادم انجام میدهم.ارزشها چیزی خارج ازکالبدم است که وجودشان برایم مهم است مثل صادق بودن باخودودیگران ویاقانع بودن نسبت به داشته های خود حالامن هرطوری که حساب میکنم می بینم دررابطه با تهیه ومصرف موادوالکل ورفتارهای دیگری که روی بیماری ام انجام داده ام برخلاف اعتقادات وارزشهایم بوده
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر2 ، mehdi9666 ، ناظر14
#10
با سلام....
منظور سوال اینه که من بواسطه عجزی که در مقابل بیماری اعتیادم دارم وقتی درگیر اعتیادم میشوم براحتی روی اعتقادات و ارزشهایم پا میگذارم.
مثلا احترام به پدر و مادر برایم ارزش است ولی وقتی ازم انتقاد میکنند یا از آنها نه میشنوم به آنها سر نمیزنم و کمکشان نمیکنم یا اعتقاد دارم به تنهایی نمیتوانم پاک بمانم ولی مشورت نمیکنم یا اعتقاد دارن یک مشارکت سالم و صادقانه و حاوی پیام میتواند به خودم و دیگران کمک کند اما برای تایید مشارکت میکنم یا برای حفظ تنبلی کار نمیکنم بعد میرم پول قرض میکنم یا هزینه هایی میکنم که نیاز روزم نیست بعد الویتهایم عقب میافتد.
اینجا صحبت از آن است که گاهی میفهمم الویتهایم چیست اما در انجام آن عاجزم مثلا برای حل مشکلاتم باج میدهم چه به فرزندانم چه در اداره جات یا تعهد به خانواده یک اصل ، ارزش و اصول است و همه جا از آن صحبت میکنم اما براحتی با یه وسوسه پا روی اعتقاداتم میگذارم و به این شکل گاهی باعث نامید شدن تازه واردان یا اعضای خانواده و همکارانم میشوم.
عجز من باعث میشود اعتیادم را حفظ کنم و برای آن توجیه و بهانه جور کنم.یکی از رفتارهای اشتباه من جایگزین کردن یک اعتیاد برای فرار از یک اعتیاد دیگر است.تا زمانیکه عجز و ناتوانیم را شناسایی و اقرار نکنم از روی اجبار ارزشهایم را نادیده و پایمال میکنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط اسی 1234 ، ali ghobadi ، ناظر9 ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#11
برای حفظ اعتیادم چندین دهه از عمرم رو گذاشتم..وارد رابطه جنسی  می شدم و نمیخواستم قبول کنم که اشتباه هست و برای حفظش هر کاری میکردم مثل دروغ.خیانت و....
مثلا ی دروغ میگفتم  و برای حفظش صد تا دروغ دیگه هم پشتش ... چون نیرو شروع به حرکت کرده بود و نمیشد جلوش رو گرفت
پاسخ
 سپاس شده توسط اسی 1234 ، ali ghobadi ، ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#12
مصرف میکردم که زندگی کنم . زندگی میکردم که مصرف کنم . ودر حاشیه ان با زیر پا گذاشتن معنویاتم و از بین رفتن انسانیتم . از بین رفتن تمام احساساتم و زیر پا گذاشتن قانون اجتماعم بوده است
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، toobchi ، اسی 1234 ، ali ghobadi ، ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#13
باسلام
اعتقادت وارزشها یعنی :آداب ورسوم وسنتها وقوانینی است که از طریق خانواده ومدرسه و اجتماع و مذهب به ما آموخته شده است . من بدلیل داشتن بیماری اعتیاد که ماهیت آن عملکرد برخلاف اعتقادات وارزشهای من بوده است مثل : احترام نگذاشتن به والدین ورها کردن زندگی ، واردشدن به حریم خصوصی زندگی دیگران ، ناامن کردن محیط زندگی خانواده ، بی نظمی وظاهری آشفته وپریشان داشتن ، بدقولی کردن به دیگران ، برخلاف قوانین جامعه حرکت کردن ، بدحسابی Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#14
مروز پیروی کردن، بی چون و چرا از هوای نفس،لذتهای آنی و چیزهایی که نفس من می خواهد درمواقعی از زندگی بابیماری کارهایی ازمن سر می زند که دوست ندارم آنراانجام دهم مثل زودرنجیهاوغیره.
درکل شکستن ارزشهای انسانی و نهایتا هیچ یک ازاین کارها ورفتارها خواست من نیست وبرخلاف اعتقاداتم وارزشهایم می‌باشد، لذاتحت کنترل وسوسه واجباراست، لازم است بهبودیم را رهانکنم.
باتوجه به نواقص و مشکلاتی که دارم لازم است دعاکنم، باراهنمایم مشارکت کنم، به طورروزانه ازبهبودیم مراقبت وروی نواقصم کارکنم، خودم رادرشرایط بهبودی قرار دهم وبی تفاوت نباشم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#15
در یک کلمه می تونم بگم باج دادن
فروختن شخصیت انسانی خودم برای تحمل پذیر شدن از نگاه دیگران
من ترور شخصیتی خودم رو در ازای مصرف مواد پذیرفته بودم
#نواقص_شخصیتی به من کمک می کردند تا به مصرف مواد ادامه بدم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#16
با سلام
به واسطه اعتیاد به مواد مخدر ،و بخاطر اجبار به مصرف رفتارهایی انجام میدادم که اصلا جز اعتقادات و ارزشهای من نبود.امروزه هم وقتی به بیماریم بهابدم کارهای ناعاقلانه ای انجام میدم که جز ارزشها و اعتقاداتم نیست.طبق عادات قبلی خودخومحوری و خودخواهی هام گاهی که ازشون استفاده میکنم ،وقتی عصبانی می‌شوم و پرخاشگری میکنم و وارد خسارت زدن میشم به دیگران .ابتدا ارزشهای خودمو زیر سوال میبرم ،و این رفتارها وقتی که نگاه واقع بینانه ای بهشون میندازم میبینم ناخواسته دست به کارهایی زدم که اصلا جز اعتقادات و ارزشهای نبوده
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر2 ، ناظر10 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر14
#17
درود بر شما 
من برای یک بار مصرف مواد مخدر باید آن را ب هر قیمتی تهیه ومصرف میکردم و ب هیچ چیزی اهمیت نمی‌دادم و برایم مهم نبود ک چ کاری رو باید انجام بدهم تا آن را بدست بیاورم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#18
سوال 22 : براي حفظ اعتيادم، چه كارهايي انجام دادهام كه كاملاٌ بر خلاف اعتقادات و ارزشهايم بوده است؟(قدم۱)
ارزش ها و اعتقادات هر انسانی برای خودش شخصی و قابل احترام است، اما من بخاطر اعتیادم  اینقدر عاجز شده بودم که قادر به حفظ ارزش ها و اعتقاداتم نبودم و مجبور شدم همه آنهارا زیر پابگذارم .
دروغ میگفتم،درامانت خیانت میکردم، کلاه دیگران را برمیداشتم،سواستفاده میکردم، خودم را موردسواستفاده قرارمیدادم، قسم الکی میخوردم، 
دزدی میکردم،خانواده ام راقربانی میکردم ،....ـ
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، admin.a ، حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر2 ، ناظر14
#19
برای حفظ اعتیادم وازروی وابستگی وترسهای خودمحورانه کارهایی کرده ام که کاملاباباورهاواعتقاداتم درتضادبوده است مثل دروغگویی دزدی غیبت وگمنامی شکستن ادم فروشی سواستفاده مال مردم خوری خیانت به دوستان وخانواده نیمه رهاکردن کارهاودرسم شهوت رانی دادن قول ووعده دروغ.....وکارهایی که کاملابرخلاف باورهایم بوده ولی انجام دادم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر2 ، ناظر14
#20
هروقت برای اولین بار کاری را انجام دادم و از ان لذت بردم و در لذت ان گیر کردم ادامه ان کار برای حفظ بیماری اعتیادم است افکار لذت جو تایید میکند و مرا به وسوسه میکشاند و برای حفظ انها من ارزشهایم را زیر پا میگذارم 
زندگی بدون مصرف بسیار دردناک هست ومن برای زنده ماندن خیلی از ارزشهایم را زیر پا گذاشتم ..اما امروز مفهوم اعتقادات همان اصول روحانی میباشد گاهی به دلیل عدم توانایی در حفظ ارزشهام به بیماری اعتیادم بها میدهم و ان را حفظ میکنم امروز گاهی شده وقتی از ارزشهام دور شدم {اصول برنامه } قمار کردم ناصادقی با خود ودیگران  توجیه اوردم گاهی با اگاهی انجام دادم که این خود یعنی درد بیماری اعتیاد 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر2 ، ناظر14
#21
سلام

خود مصرف مواد مخدر کاری است که حفظ اعتیاد می کرد وسوء استفاده گر می شدم...دروغ گفتن و کم کاری و خسارت هایی که به خودم می زدم بر خلاف اعتقاد و اصولی بو که خودم قبول داشتم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر2 ، ناظر14
#22
بله برای ادامه اعتیاد پاگذاشتم روی چیزهای که برایم ارزش بودند ودیگران راحتی زمانی می دیدم اینکارمیکردندسرزنش می کردم ‌وحرفم این بودمگرمرد می تواند اینکاربکند ولی خودم انجامشون دادم  دروغ گفتم دزدی کردم عزیزم رابه دروغ کشتم واعلامیه اش راچاپ کردم  خود زنی کردم  تخریب کردم هر انچه دراطرافم بود  تهمت به دیگران زدم تحقیرکردم اطرافیانم راجاهای که زورم نمیرسد خودم راذلیل وخارنشان می دادم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#23
مال مردم خوری دروغ گویی قسم بجان بچهام
رفت وامدباادمهای نادرست خراب کردن وجهه اجتماعی
وخیلی چیزهای دیگه مثل خیانت وادم فروشی
خراب کردن وول کردن اولویتهاوادمهای درست اطرافم
وهرکاری که لازم بودمندبه وسوسه عمل کنم برخلاف
باورهای درستم بودکه ازروی بیماری
انجام داده ام
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14
#24
خیلی کارهاکه وقتی بهشون فکرمیکنم باورم نمیشه من چنین کارهایی را کرده باشم وازخودم متعجب میشم درخور اعتیادوفعالیتش هرچیزی که ازروی وسوسه بوده خشم ناصادقی تنبلی دودره بازی بدحسابی بدقولی ادم فروشی و....که همه اینهاکلاباباورهای درستم درتضادهستندولی انجامشون دادم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14
#25
بله خیلی کارهاکرده ام ک بااعتقاداتم درتضادبوده ولی بخاطربیماری اعتیادوعجزانجام دادم مثل نامردی ادم فروشی تنبلی ولخرجی دزدی سواستفاده کم گزاشتن خانواده وخیلی کارهای دیگه
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر14


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان