امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 7: چه ترسهایی از جبران خسارت کردن ، دارم ؟ آیا نگران هستم که کسی مرا طرد کند یا
#1
ترسها و توقعات 


سوال 7: چه ترسهایی از جبران خسارت کردن ، دارم ؟ آیا نگران هستم که کسی مرا طرد کند یا از من انتقام بگیرد ؟ 
پاسخ
#2
خیر ترس ندارم چون تمام جبران خسارت هایم با مشورت راهنمایم انجام می گیرد و می دانم مشکلی پیش نمی آید به شرطی اینکه کاملا آگاهانه و عاقلا باشد . در خسارات متفاوت ترس های متفاوت هم وجود دارد . مثل ترس از طرد شدن یا انتقام طرف مقابل ، باید ترس هایم را به صورت دقیق با راهنمایم در میان بگذارم و اگر راهنما صلاح دانست جبران کنم
پاسخ
#3
پیام سوال : چون جبران خسارت یک کار تقریبا نا اشنا برای ماست شاید( قبل ودر زمان جبران خسارت و یا بعد از جبران خسارت ترسهای داشته باشیم )- مثلا پول ندارم که جبران خسارت مالی کنم یا اگر بابت این جبران خسارت پولی بپردازم دیگر پولی برای خودم نمی ماند و در مضیقه باشم طرفم چگونه با من برخورد می کند چه فکر و قضاوتی دارد ؟ ایا به چشم او ادم کثیفی به نظر می اییم ؟ اگر به فامیل و خانواده و دیگران و همسایه ها بگوید چه می شود ؟ ابرویم می رود ؟ دیگران هم من را طرد می کنند ؟ ایا از من انتقام می گیرد >؟ شاید نتوانم فرایند تغییر را انجام بدهم ! ترس از سررخوردگی و شکست و از همه مهمتر شاید با جبران خسارت من سطح توقعات دیگران بالا برود دلیل و زیر بنایی این ترسها این است که من هنوز از خودگذشتگی پیدا نکرده ام . هنوز به سیر قدمها و برنامه روحانی اعتماد کامل ندارم . هنوز اعتماد و ایمانم به خداوند کم رنگ است اما مهم است با دعا کردن و درخواست کمک از خداوند و راهنما مرور قدم های قبلی و با استفاده از اصل روحانی شهامت برخلاف این ترسها حرکت کنم 
پاسخ
#4
بیماری اعتیاد برای من همیشه تولید ترس می کند و با ایجاد ترسهای خود محورانه می خواهد جلوی بهبودی مرا بگیرد.

مثلا می ترسم که به غرورم لطمه وارد شود و یا طرف مقابل مرا درک نکند
و نفهمد که من چه می گویم و یا در فکر
انتقام از خودم یا اطرافیانم بیفتد . ولی
واقعیت این است که خداوند مهربان همیشه با من بوده و هست  ولازم است
که من اینگونه ترسها و نگرانیها را با راهنمای خودم مطرح کرده و برای آنها
راهکارهای لازم را بگیرم و دنبال نتیجه
دلخواه خود نباشم .
پاسخ
#5
در کتاب چگونگی عملکرد امده است که امکان دارد به قدم قبلی نیاز به تسلیم عمیق تری در برنامه داریم زیرا در هر قدم نسبت به قدم قبلی احساس تعهد ومسولیت پذیری نیاز است تا تسلیم اصول وبرنامه شویم به سمت رشد وبهبودی حرکت کنیم .در قدم نهم جهت انجام جبران خسارت و مسولیت خطیر نیاز به تسلیمی عمیق تر نسبت به اصول وبرنامه داریم
پاسخ
#6
در این سوال از احساس ترس می گوید پس در ابتدا یاداوری می کنیم که ما به چند دلیل از روبرو شدن با احساسات طفره می رویم :

1- ما ادم های حساسی هستیم و زیاد تر از انچه باید حس می کنیم مثل غم و شادی و...

2- ما از احساس کردن چیزهایی که تجربه خوبی را نداریم می ترسیم .

3- بعضی از احساس ها ناشناخته است و من از روبرو شدن با ناشناخته ها می ترسم .
پاسخ
#7
7_اینکه خسارت جدیدی بزنم،ازم شکایت کنند،مرادرک نکنند،نپذیرندکه آن زمان بیماربودم،ترس از درک نشدن وپذیرفته نشدن ،ترس ازقضاوت وکنترل وسرزنش دیگران خصوصأخانواده ام،ترس بابت ازدست دادن اندوخته های مالی وپس اندازم،ترس ازاینکه به اندازه جبران خسارتهایم نقدینگی نداشته باشم، ترس بابت ازبین رفتن ویاخراب شدن بعضی از روابطم،وازبین رفتن موقعیت های کاری واجتماعی ام،ترس از برداشتن قدم اول وشروع کردن به جبران خسارت وخصوصأ ازنوع بیان کردن آن،ترس از مسخره شدن وزبانزدخاص وعام شدن، ترس از اینکه نتوانم آنهاراپیداکرده وجبران خسارت کنم،وترس از اینکه بخواهندازمن انتقام بگیرند،ومسایل دیگری راکه اصلا ربطی به جبران خسارت من ندارد راپیش بکشند وبه پای من بگذارند،واینکه آیابعدازاقراروجبران خسارت همه چیزبه حالت اول برمیگردد وآیابازهم مراخواهندپذیرفت یانه؟
جبران خسارتها تازمانیکه انجام داده نشده اند گاهانگران کننده و ترس آور میباشند.ولی قراراست باتوکل بخداوند ومشورت باراهنماوصادقانه وباشهامت تمام آنراانجام دهم.
برای رسیدن به رهایی بایدجبران خسارتهایم راانجام دهم
پاسخ
#8
سلام
قطعا بسیاری از خسارت هایی که زده ام کسی ندیده و متوجه نشده است.و این بیشترین ترس را ایجاد می کند.حال که چه برخوردی با من داشته باشد و نیز چه عواقب قانونی ممکن است برای من داشته باشد و این که بدانند چه کسی خسارت زده و من را سرزنش کنند.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، عبدالرحیم_بوشهر ، حـمـیـد
#9
-چه ترسهایی از جبران خسارت کردن ، دارم ؟
--توقع از این که اثلا برای جبران نروم ویا لازم نباشد رودرو این کار را انجام دهم...

-آیا نگران هستم که کسی مرا طرد کند یا از من انتقام بگیرد؟
--بله/ این توقع و تفکر همیشه بابت خسارت زدن های گذشته است...
پاسخ
 سپاس شده توسط Mehran270 ، حـمـیـد
#10
بله ترس دارم ترس همیشه بامن است میترسم بیش ازحدمجبوربجبران باشم میترسم گمنامیم راجع به خسارت شکسته شودوابرویم برود
میترسم موردسواستفاده قراربگیرم میترسم تحقیرشوم ووجه اجتماعیم تومردم خراب بشه میترسم دیگران مرارهایاسرزنش کنندو....
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، mosafer8707
#11
ترس از اینکه خسارت جدیدی بزنم ، ازم شکایت کنند، مرا درک نکنند ، نپذیرند که آن زمان بیمار بودم ، ترس از درک نشدن و پذیرفته نشدن ،ترس از قضاوت و کنترل و سرزنش دیگران خصوصأ خانواده ام، ترس بابت از دست دادن اندوخته های مالی و پس اندازم، ترس از اینکه به اندازه جبران خسارتهایم نقدینگی نداشته باشم، ترس بابت از بین رفتن و یا خراب شدن بعضی از روابطم ، و از بین رفتن موقعیت های کاری و اجتماعی ام،  ترس از برداشتن قدم اول و شروع کردن به جبران خسارت و خصوصأ از نوع بیان کردن آن ،ترس از مسخره شدن و زبانزد خاص و عام شدن، ترس از اینکه نتوانم آنها را پیداکرده و جبران خسارت کنم ، و ترس از اینکه بخواهند از من انتقام بگیرند
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان