سوال 13: آیا من فرم و شکل فعلی ظهور بیماری اعتیادم را با طریقه زندگی قبل از اینکه پاک

[admin.a]

سوال 13: آیا من فرم و شکل فعلی ظهور بیماری اعتیادم را با طریقه زندگی قبل از اینکه پاک شوم مقایسه می کنم ؟ آیا این فکر که «نباید می گذاشتم کار به اینجا بکشد » آزارم می دهد ؟

[sepher1877]

بله-امروز شکل بیماری من با توجه به شکل مسائل زندگی من تغییر کرده است.قبلا مشکل اصلی من مصرف مواد مخدر بود ولی امروز مشکل اصلی من رشد و پیشرفت در مسیر بهبودی و زندگی با ارامش داشتن است.امروز شکل بیماری من عوض شده چون خود من نیز در این مسیر تا حدود زیادی عوض شده ام.اگاهی حدودی من از بیماری ام باعث شده تا من تغییراتی داشته باشم.قبلا فکر میکردم اگاهی بیشتر باعث درد بیشتر من است ولی درک امروز من این است که اگاهی باعث تغییر و پیشرفت است و درد ندارد ان چیزی که درداور است ان مقاومتی است که من از خودم در مقابل تغییر از خودم نشان میدهم شاید به خاطر ترس از از دست دادن شرایط فعلی و تداشتن تجربه از شرایط ناشناخته جدید باعث این درد در من میشود....

[shapor z]

بله من همیشه در حال مقایسه الانم با گذشته ام هستم – مثلا می گویم الان اگر کار درست حسابی ندارم لااقل دیگر مثل گذشته به خانواده خسارت مالی نمی زنم – در واقع این مقایسه هم راه فراری است برای نپذیرفتن مسئولیت و انکار کردن اشتباهات امروزم
خیر : چون اعتقاد دارم که هر چیزی که خداوند لازم بداند در اختیار من قرار می دهد بنابراین زیاد از بابت اینکه کم می فهمم ازار نمی بینم اما گاهی که عضوی را موفق تر از خودم می بینم شاید این احساس را داشته باشم 

[b.d]

بله
قبلا مشکل من مصرف مواد و چهره معتاد گونه و غیره بود ولی الان مشکل من چیز های دیگری است مانند من دیگر نمی توانم فلان جا بروم چون سابقه زندان دارم نمی توانم در فلان کارها استخدام شوند چون سوءپیشینه دارم چون خود زنی دارم چون خالکوبی دارم یا اینکه من حتی سابقه بیمه هم ندارم یا پس اندازی ندارم نان خانه ای ندارم و غیره...
ولی الان با کارکرد همین سوالات متوجه میشوم ک از کجاها ضربه خورده‌ام و از کجاها در حال ضربه خوردن هستم وچگونه جلوی ضربه خوردن ها را باید بگیرم.
نباید ناسپاسی کنم الان ایم مهم است ک دست خداون روی شانه‌ام میباشد ،لطف الهی شامل حال من شده و پاکم قدم در مسیر بهبودی نهاده‌ام،فقط بایو روشن بینانه بنگرم

[حـمـیـد]

فـرم = قسمتیه که در ذهن نقش میبنده و نقشه کشی جهت یک عملو انجام میده . شکل = عمل کردن به اون نقشه هاست . این یکی از انواع انکاره و توجیه کردن برای انجام ندادن مسئولیتهامه و چون همیشه احساسات مختلفی رو تجربه میکنم شکل بیماری هم در جاهای مختلف تغییر میکنه . مثلا در جایگاه شوخی ،لودگی میکنم . در سفره پرخوری ، در عروسی چشم چرونی و ... متوقف کردن بیماریم یکی از مسئولیتامه اما حاضر به انجام دادنش نیستم و خودآزاری از مسئولیت راحت تره و ضمن اینکه خود آزاری لذت داره وقتی غرق خود آزاری میشی اوج لذت بخشیه اما حرکت برای انجام کار برام خیلی سخته ..

[Essi.toobchi]

سوال 13: آیا من فرم و شکل فعلی ظهور بیماری اعتیادم را با طریقه زندگی قبل از اینکه پاک شوم مقایسه می کنم ؟ آیا این فکر که «نباید می گذاشتم کار به اینجا بکشد » آزارم می دهد ؟

قسمت اول:من هر موقع که میخواهم از واقعیت زندگی امروز یامشگل هاوشخصیت خودفرار کنم خودرابا گذسته مقایسه میکنم،مقایسه قسمتی از انکار است..
قسمت دوم:امروز بسیار اذیت میشوم چرا که به خود میگویم چرا اطلاعات من نسبت به مسایل این قدر کم است.عدم آگاهی نسبت به توانایی هایم موجب خود ازاری خواهدشد

لذت آنی مساوی است با دردپایدار ودردامروز مساوی است با لذت پایدار.

[Essi.toobchi]

سوال 13: آیا من فرم و شکل فعلی ظهور بیماری اعتیادم را با طریقه زندگی قبل از اینکه پاک شوم مقایسه می کنم ؟ آیا این فکر که «نباید می گذاشتم کار به اینجا بکشد » آزارم می دهد ؟

درچه موقعیتی است که بامشکل مواجه میشوم وبدنبال کم کردن اثر آن هستم؟

ازطریق خودم باخودم مثال درشکل شخصیت پردازی خودم ,گرفتن رهجوی پاکی بالا,درشکل به رخ کشیدن چیزهایی که دارم .

[بَرمک]

با سلام....
قسمت اول سوال میخواهد ببیند آیا مشکلات امروزم را در مصرف مواد مخدر دیروزم میدانم یا اینکه امروز چون مواد مصرف نمیکنم پس نباید مشکلی در زندگی داشته باشم. یا فکر میکنم اینکه امروز مواد مصرف نمیکنم دیگر اعتیاد ندارم. اینکه امروز نباید میگذاشتم تا یک مشکل به اینجا برسد فقط به قطع مواد بستگی ندارد بلکه من باید با کارکرد قدمها و عملکرد به آنها و آزمون و خطاها و به مرور زمان با فرهنگ ، بایدها و نبایدهای بهبودی آشنا شوم تازه بازهم تضمینی نیست که دستم خط نخورد.
یه مقایسه دوران مصرف با دوران بهبودی داریم که امید بخش است چون میبینم کمتر اشتباهات دیروز را تکرار میکنم یه مقایسه ا‌وایل بهبودی با امروز داریم که وقتی اشتباه میکنم میگویم چرا من؟و این امید به بهبودی را از بین میبرد
این سوال را میتوان از ابعاد مختلفی برسی کرد مثلا ببینم اشتباهات امروزم چه تفاوتی با اشتباهات دیروزم دارد متوجه میشوم همانطور که در بهبودی رشد میکنم شکل و فرم اعتیادم هم تغییر میکند تازه درمیابم بجای عذاب دادن خودم که چرا من بیایم بهبودیم را بروز کنم
گاهی هم مشکلات توسط دیگران برایم بوجود میاید و خودم عامل آن نیستم نباید خودم را سرزنش کنم.

[Essi.toobchi]

همین مقایسه کردن ظهور بیماری اعتیاد با طریقه زندگی قبل از بهبودی باعث برگشت من شد

رفتارهایی ازم سر زد که زمان مصرف آنگونه رفتار نکرده بودم

باورم نمیشد که من یه روزی وارد یه سری روابط ناسالم بشم.

پذیرش این مسائل برام سخت بود و از اینکه نقاب به چهره داشتم و غرور اجازه اقرار رو نمیداد درد میکشیدم و با خودم درگیر این مسئله بودم که چرا من از قدمها چیزی نفهمیدم که اینگونه باید درد بکشم.

[Essi.toobchi]

1?آیابیشتردانش داشتن باعث بهترزندگی کردن من میشود؟اگرنه چه تآثیری دارد؟
مثال?دانش بدون عملکردتاثیری ندارد,دنبال تاییدطلبی نباشم 


2?امروزچه کارهایی میکنم که نشان میدهدمیتوانم  بیماری را کنترل کنم؟
?مشارکت صادقانه باراهنما

[sepher1877]

هر موقع که ميخواهم از واقعيت زندگي امروز يا مشکل ها وشخصيت خود فرار کنم خود را با کذشته مقايسه مي کنم
مقايسه قسمتي از انکار است. يعني هر جا که اذيت ميشوم سريعا چيزي را انکار ميکنم
امروز تواناي هاي خود را انکار ميکنم
وبا ابراز مقايسه زندگي گذشته با زندگي حال به تايد حال وشکل زندگي امروزم مي پردازم
قافل از اينکه من بااين مقايسه توانايي هاي بلقوي خود راناديده گرفته ام
وفقط پاک از مواد هستم
وبدين صورت خود را در چزخه وپرسي روشد وبه بودي قرار نميدهم
وديري نمي پايد که اين يک نواختي مرا از مسير بهبودي منحرف ميکند امروز بايد دور نگر باشم وبه قله نگلاه کنم نه بعه جلوي پايم
قسمت دوم
امروز بسیار ازيت ميشوم
چرا که به خود ميگويم چرا اطلاعات من نصبت به مسايل اينقدر کم است ادم اگاهي نصبت به تواناي هايم موجب خود ازاري خواهد شد.
لذت انيمساوي است با درد پايدار ودرد امروز مساوي است با لذت پايدار

---

هر موقع که ميخواهم از واقعيت زندگي امروز يا مشکل ها وشخصيت خود فرار کنم خود را با کذشته مقايسه مي کنم
مقايسه قسمتي از انکار است. يعني هر جا که اذيت ميشوم سريعا چيزي را انکار ميکنم
امروز تواناي هاي خود را انکار ميکنم
وبا ابراز مقايسه زندگي گذشته با زندگي حال به تايد حال وشکل زندگي امروزم مي پردازم
قافل از اينکه من بااين مقايسه توانايي هاي بلقوي خود راناديده گرفته ام
وفقط پاک از مواد هستم
وبدين صورت خود را در چزخه وپرسي روشد وبه بودي قرار نميدهم
وديري نمي پايد که اين يک نواختي مرا از مسير بهبودي منحرف ميکند امروز بايد دور نگر باشم وبه قله نگلاه کنم نه بعه جلوي پايم
قسمت دوم
امروز بسیار ازيت ميشوم
چرا که به خود ميگويم چرا اطلاعات من نصبت به مسايل اينقدر کم است ادم اگاهي نصبت به تواناي هايم موجب خود ازاري خواهد شد.
لذت انيمساوي است با درد پايدار ودرد امروز مساوي است با لذت پايدار

[Essi.toobchi]

شرایط فعلی زندگی من در پاکی با زمان مصرف تغییراتی کرده،درسته که در بعضی مسایل تغییری نداشته ولی نحوه برخورد من با مسایل است که تغییر کرده.مثلا صداقت و تمایل و روشن بینی و فروتنی را پیاده کردم تا بتوانم کمتر عذاب داشته باشم اگر این کارو نکنم خودم بیشتر اذیت میشم و حالم چ بسا بدتر از زمان مصرفمم بشه

[Essi.toobchi]

ﻧﮑﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﻢ ﺟﻮﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ . ﻭ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍ ﻥ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﻘﺪﻣﺎﺕ ﺍﺯﺍﺭ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﺗﯽ ﺑﺎ ﺯﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﺭﻓﺘﺎ ﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻡ . ﺍﻧﮑﺎﺭ ﯾﮏ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻭ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺩﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺭﺷﺪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺧﻮﺩ ﺁﺯﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﻮﺩﻣﻦ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ . ﻧﮑﺘﻪ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺑﻼﺋﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺍﺩ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺍﻭﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻘﺼﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻼ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻭﺩ

[Essi.toobchi]

مقایسه کردن و حسادت و کنترل کردن یعنی مجوز دادن به بیماری اعتیاد فرم شکلشم برای من زمانی که توی انکار بهبودی و پیشرفتم هستم میام مقایسه میکنم با چگونگی  دیگران گرفتن و سر زنش کردن .. انکار زمانی میشع خط باطل روش بکشی ک اقرارش کنی

[جواد ع]

بله گاهی اوقات دچار مقایسه میشوم . به طوری که امروز گاهی اوقات خودم رو شکست خورده میبینم ودر کارها واعمال روزانه هر وقت بامشکلی روبرو میشم بیشتر بار مشکلاتم رو به گذشته و به دوران مصرفم میندازم و پیش خودم میگم اگه در گذشته من مواد مصرف نمیکردم و یا فلان کاررو انجام نمیدادم امروز خوشبخت تر بودم ولی با این کار ناامیدی و یاس سراغم میاد و باعث تولید افکار بحران زا ودر نتیجه بوجود آمدن حال بد درمن میشه . به عنوان مثال من امروز چشم چرونی یا شهوت رانی  میکنم ولی در گذشته بخاطر سرکوب کردن اون با مواد مخدر این کاررو نمیکردم ولی باکنار رفتن مواد مخدر متوجه شدم در مسائل جنسی ضعف دارم و این مسئله ممکنه باعث خودآزاری و بروز بعضی از نواقص خطر ساز درمن بشه .

[Darush sistan]

بله 
در زمانی که کنترل و مقایسه می کردم باعث این رفتارها میشد.

[kakam04]

باسلام

یکی از ابزارهای انکار مقایسه می باشد که همواره برای پنهان کردن شرایط بد اوضاع ناشی از بیماری به مقایسه متوسل می شویم ما باید توجه کنیم که اکنون پاک از مصرف مواد مخدر هستیم ولی بیماری ما در جنبه های متفاوت هنوز فعال است که زندگی مارا تحت کنترل دارد واین مقایسه باعث میشود جهت استفاده از نواقصی چون : غرور ،خودخواهی ، خودمحوری ،کنترل وقضاوت و..... مجوز بدهیم چرا که کمتر پیش می آید ذهن بیمارگونه ما از مقایسه درجهت مثبت وپیشرفت استفاده نماید

ب – معتادان انسانهایی کمال طلب هستند و دوست دارند همیشه بهترین باشند البته زود وبدن دردسر واین اتفاق نمی افتد مگر به صورت فرآیند در طولزمان وبا دیدن آموزشهای لازم

[حوریا ___Bu]

تازمانی میتوانم مدعی شوم که شکل وفرم بیماری امروز خودم راپذیرفته ام که اقدام وعمل من معنای تلاش وبهره وری واقدامات موثر هست نه بمعنای جنگ برای رسیدن به خواسته ها یمان ... جنگ  در هر موردی که باشد  ، متضاد با مفاهیم و فرهنگ بهبودیست ، جنگ با هر چیزی ،  حتی اگر آن چیز یک عامل شر و منفی باشد ،  نشانه اوج تنفر است ، و ، وقتی ما از چیزی تنفر داشته باشیم ، به این معنا می باشد که از نظر درونی با آن مورد هنوز مشکل داریم ،ونپذیرفته یم  بطور مثال ؛ وقتی ما بگویم که از اعتیاد تنفر داریم ، بنوعی بیانگر این است که ما هنوز درگیر و دار بیماری هستیم  و با اعتیاد خود در جنگیم .یاوقتی بگوییم ازیک شخص متنفرهستیم یعنی هنوز بخشش وگذشت ودیدن نقش وسهم خودرا یاد نگرفته ایم بعضی اقدامات وعمل ها ی ما کاملا متضادبابهبودی هستند ونشان میدهند ماهنوزبطورکامل شکل وفرم بیماری خودرانپذیرفته ایم .

[Saghar d]

به نظر نمیرسد که این‌مقایسه یعنی مقایسه امروزبازمان مصرف مقایسه درستی باشد، چراکه شاخه انکاربیماریم فعال می شودومرابه جایی می رساندکه می گویم درزندگیم قبل ازاین که پاک شوم چنین کاری راانجام نداده ام پس حالا انجام دهم.
بااینکه امروزدرفضای بهبودی قراردارم باید بهبودی خودرادنبال کنم ونگاه به داشته هابراساس قیاس باگذشته خودم آن هم نه بادیگران بلکه باایده آلهاعملکردداشته باشم تامقایسه.
خودآزاری یکی ازشاخه بیماری من است پس کاری نکنم که آزارم دهد.لزومی ندارد فکرش رابکنم که چرا بیشتر ازاینهانمی دانم همین که بیماریم راپذیرفتم وپاک هستم ودرروندبهبودی هستم خوب است ولی کافی نیست، لازم است حرکت کنم ولی آزارنبینم وقتی خودراآزاردهم ناخودآگاه اطرافیانم راآزارمی دهم.

[ssaeedg]

مقایسه قسمتی از انکار است؛
من با مقایسه، توانایی‌های بالقوه‌ خود را نادیده گرفته‌ام
و بدین صورت خود را در پروسه‌ رشد و بهبودی قرار نمی‌دهم
 امروز باید دورنگر باشم و به قله نگاه کنم نه به جلوی پایم.
قسمت دوم: امروز بسیار اذيت می‌شوم چرا که به خودم می‌گویم :
 بعد اینهمه خسارت چرا؟
دیگه دیر شده
خیلی چیزها رو از دست دادم
هی می بینم اگه معتاد نبودم چی می شد
فلان چیز رو از دست نمیدادم
الان این شده بودم
الان اینها رو داشتم
و باز هم دارم مقایسه می کنم
در حالی که باید به بهبودی و فقط امروز فکر کنم و اقدام و عمل داشته باشم

[مهدی ناحیه ۲۰]

درود به همه
بله شکل و فرم آن تغییر کرده 
چون ک از جنبهای دیگری بروز می‌کند مثل پر خوری .مثل تنبلی .مثل عصبانیت 
ولی در گذشته فقط تهیه و مصرف  بود 
بله همیشه با خودم میگم ک چرا زودتر ب انجمن‌ معتادان گمنام نیادم تا زندگی خودم و خانواده‌ ام رو بهبود ببخشم

[mehdi9666]

بله ازارم میدهد میگویم چرا من امروز شاید چیزهای در مورد بیماری بدانم ولی فقط دانستن به من کمک نمیکن

به دلیل ذهن بیمار من من تمایل دارم در گذشته سیر کنم زمانی کم من نخواهم واقعیت را قبول کنم یعنی اینکه بیماری فعال است {واقعیت حقیقت امروز زندگی من است } ومن با عشق میپذیرم چون راهی ندارم جز راه عشق
باید سعی کنم بجای بیشتر دانستن  بیشتر عمل کنم 

گاهی امروز مثلا میگم در گذشته هر روز دزدی میکردم الان یکبار اشکال نداره ...مقایسه یعنی انکار بیماری

[Darush sistan]

سلام

در گذشته بله اوایل اگاه نبودم واما امروزه به دنبال مقایسه نیستم وسعی می کنم تا برای خود اشتباهات تکراری درست ننمایم .مصرف وگذشته با مصرف اشتباه بود

[جعفر۲۱]

درودبررفقا بله زمانهای که ببماری برمن سواراست وانکار می کنم واقعیت رامثلن پرخاشکر وطغیان کرده ام بعد می گویم زمان مصرف ارام بودم یا چشم وگوش ام همه جا می رود وهمه را می خواهم دوباره زمان مصرف رابهانه می کنم که من چشم دل سیر بوده ام مشکل امروز واعتیاد امروز راانکار می کنم ودنبال راه برای برگشت می کردم یا به گذشته فکر می کنم وخودازاری وسرزنش میکنم خودم را که اینکار قدرت داشتم می توانستم اینقدر خرابی به بارنیاورم وغیرقابل ادا ره راحاشامی کنم که خودخوری وحال خرابی بیشتر تجربه کنم

[Mehran270]

بله روابطموقیافه وضع مالی طریقه کارومعاشرت کردنموداشته های امروزموتمام هرانچه راکه ازسایه نیرویبرتر
وانجمن بدست اومده رابااشفتگی بی پولی داغونی 
وضعیت وروابط خراب و....مقایسه میکنم گاهی فکرمیکنم چقدر
بدبوداون روزهاوامروزببین تونستم چ وچ بکنم ویادم میره
همش لطف خداوانجمنه اصول روحانی زحمات دیگرانه
برام گاهی همشوپاخودم مینویسم وخرابی قبلوگردن مصرف
پول شانس بخت اقبال تقدیرخانواده و....میندازم 
ووانمودمیکنم هرچه بودگناه دیگران وهرچدهست تفکرخودمه

[آرین،ی]

سوال 13: آیا من فرم و شکل فعلی ظهور بیماری اعتیادم را با طریقه زندگی قبل از اینکه پاک شوم مقایسه می کنم ؟ آیا این فکر که «نباید می گذاشتم کار به اینجا بکشد » آزارم می دهد ؟
زمانی که تازه آمده بودم برنامه و حتی تو قدم یک این مقایسه ها را میکردم و دچار این خودفریبی ها میشدم که زمان مصرف خوب بود ولذت داشت(اگه خوب بود ولذت داشت ،پس چرا دچاربحران شدم!!)اما امروز قسمت انکار بیماریم راشناختم و دیگه وارد مقایسه نمیشم.

[Raza7088]

سلام
رضام معتاد
بله من هم همانند همه ی معتادان

[Darush sistan]

سلام
 اگر مقایسه نمایم یعنی این که امروز خودم را مورد مقایسه قرار می دهم وان را قبول ندارنم ویا وسوسه زتدگی با مواد مخدر را برای خودم متصور می شوم. هر زمان من بیایم زندگی ام را قیاسی برای وسوسه ام بدانم شکست خواهم خورد/..ممکن است حالتی برای پاک ماندن داشته باشم که خود را بالاتر نیز بدانم ...

[Mehran270]

بله گاهااین کاررامیکنم وضع مالی خانواده وضع جسمی تاییدات اجتماعی و....باعث میشه گاهی انکاردراین موردفعالترعمل کنه بخاطرمواددزدی دروغ ولگردی فروش وسایل خونه روندارم ولی درعوص خیلی چیزهای دیگه رودارم ک ازانهاقافلم ومقایسه فقط اون دورانوباالان دارم پرخوری ولخرجی تنبلی امروزونمیبینم وفقط عوارض ناشی ازمصرف روک ندارم میبینم وازحال امروزم بی خبرمیشم ولی ازخودخوشنودی وانکاردشمن درجه یکه منه

[Mehran21]

بله موقعیتهاتاییدات اجتماعی وضع ظاهری وضع مالی وبعضی رفتارهای اوضاع کاری ومالی وخیلی چیزای دیگروبازمان مصرف مقایسه میکنم حالااگرشکرگزاری باشه باعث این مبحث بازیچیزی ولی عمومااین نوع مقایسه غروربهمراه داره وانکار

[mehran.baradaran]

مقایسه ظاهری وناصادقیه گاهی باعث میشه خودموباقبل مقایسه کنم ومغروربشم ک من اینم واصول وانجمن و نیروی برترونمیبینم فقط روشهای ظاهریومیبینم و حتی گاهی رمان مصرفوبهترازحالامیبینم و این نشون میده من ظاهربین ومنکربیماری و لطف خداوندم

[اریا،ب]

گاهی مواقع بله زندگی اون موقع روباحالامقایسه میکنم وفکرمیکنم من بقدرت خودم پاک شدم ویادم میره اون موقع وسوسه واجباروبروزبیماریم باحالامتفاوته والان بقدرت انجمن پاک شدم ولطف خداوالابی مقایسه من دقیقاهمان ادمیم ک زمان مصرف بودم داشته های امروزلطف خداوهدیه انجمنه ن زرنگی من

[Mohsen265]

سلام به همه همدردان عزیزم
بله. خودمشغولی مرا ازامروز وداشته هایم غافل می‌کند فقط برای امروز ودر حال زندگی کردن را ازمن می‌گیرد ودچارحسرت وناامیدی میشوم.واین دقیقا خودبیماری اعتیاد است که ازطریق مقایسه وانکار حالم را خراب می‌کند