۱۴۰۰/۵/۸، ۰۲:۱۴ صبح
با سلام....
برمک هستم معتاد
پس از سالها دست و پنجه نرم کردن با اعتیاد و از دست دادن خیلی از داشته های مادی و معنوی به انجمن معتادان گمنام آمدم با این رویکرد که با قطع مصرف مواد مخدر همه چیز به حالت اولیه خود باز میگردد با شوق و اشتیاق به بهبودی و باید و نباید های آن را دنبال کردم و رفته رفته وضعیت مادی و معنویم در حال رشد بود که تصمیم گرفتم در مقطع سه سال پاکی با تنها فرزندم که سالها ارتباطم با او قطع شده بود ارتباط برقرار کنم و امیدوار بودم او گذشته مرا درک کرده و فرصتی دوباره به من بدهد تا بتوانم گذشته هارو تا حدودی جبران کنم پس از پیگیری های مکرر و درخواست های مکرر فرزندم حاضر به دیدار با من نشد بجز یک مورد که قصد ازدواج داشت و به من نیاز داشت تا به عنوان پدر رضایت خود را از این ازدواج اعلام و دفتر ثبت ازدواج را امضاء کنم مشتاقانه با کادویی در دست به دفترخانه رفتم و با آرزوی سعادت و خوشبختی برایشان دفتر را امضاء کردم روزنه جدیدی برایم باز شد که بتوانم ارتباط گمشده خود با تنها دخترم را پیدا کنم اما خیلی زود امیدم نامید شد و بعد از آن مجددا ارتباطمان قطع شد دخترم حاضر به بخشیدن من نبود.
تا امروز که این مشارکت را میکنم هنوز موفق به ارتباط با دخترم نشدم صاحب یک نوه خوشگل شدم که الان ۶ سال دارد و تنها آرزویم در آغوش گرفتن دختر و نوه ام میباشد ولی این اتفاق نیافتاده.
از این مسئله درس بزرگی گرفتم که در بهبودی ممکن است بعضی از چیزهایی را که اعتیاد از ما گرفته بود را نتواند به ما برگرداند
ولی این مسائل هرگز باعث نمیشود که از بهبودی دست بکشم من بهبودیم را آسان بدست نیاورده ام که بخواهم آسان از دست بدهم همواره امیدوار به معجزه نیروی برتر به بهبودی خود ادامه میدهم گر چه گاهی خلاء ندیدن فرزند و نوه ام گاهی آنقدر سخت و دشوار میشود که نمیتوانم رو به جلو حرکت کنم اما یاد گرفتم من موظف به زتدگی کردن هستم و نباید امیدم را از دست بدهم امروز ۱۴۰۰/۰۵/۰۷ نزدیک به ۱۴ سال است که در انجمن با جلسه رفتن ، خدمت کردن ، کمک به دوستان تازه وارد سعی کرده ام آمادگی خود را برای دیدار با عزیزانم را حفظ کنم و همچنان امیدوار به معجزه بهبودی به راه خود ادامه بدهم من زندگیم را به اراده خداوند سپرده ام و به او اعتماد میکنم و به سفر خود در بهبودی ادامه میدهم حتی اگر تا آخرین روز زندگیم هرگز موفق به دیدار فرزندم نشوم.
برمک هستم معتاد
پس از سالها دست و پنجه نرم کردن با اعتیاد و از دست دادن خیلی از داشته های مادی و معنوی به انجمن معتادان گمنام آمدم با این رویکرد که با قطع مصرف مواد مخدر همه چیز به حالت اولیه خود باز میگردد با شوق و اشتیاق به بهبودی و باید و نباید های آن را دنبال کردم و رفته رفته وضعیت مادی و معنویم در حال رشد بود که تصمیم گرفتم در مقطع سه سال پاکی با تنها فرزندم که سالها ارتباطم با او قطع شده بود ارتباط برقرار کنم و امیدوار بودم او گذشته مرا درک کرده و فرصتی دوباره به من بدهد تا بتوانم گذشته هارو تا حدودی جبران کنم پس از پیگیری های مکرر و درخواست های مکرر فرزندم حاضر به دیدار با من نشد بجز یک مورد که قصد ازدواج داشت و به من نیاز داشت تا به عنوان پدر رضایت خود را از این ازدواج اعلام و دفتر ثبت ازدواج را امضاء کنم مشتاقانه با کادویی در دست به دفترخانه رفتم و با آرزوی سعادت و خوشبختی برایشان دفتر را امضاء کردم روزنه جدیدی برایم باز شد که بتوانم ارتباط گمشده خود با تنها دخترم را پیدا کنم اما خیلی زود امیدم نامید شد و بعد از آن مجددا ارتباطمان قطع شد دخترم حاضر به بخشیدن من نبود.
تا امروز که این مشارکت را میکنم هنوز موفق به ارتباط با دخترم نشدم صاحب یک نوه خوشگل شدم که الان ۶ سال دارد و تنها آرزویم در آغوش گرفتن دختر و نوه ام میباشد ولی این اتفاق نیافتاده.
از این مسئله درس بزرگی گرفتم که در بهبودی ممکن است بعضی از چیزهایی را که اعتیاد از ما گرفته بود را نتواند به ما برگرداند
ولی این مسائل هرگز باعث نمیشود که از بهبودی دست بکشم من بهبودیم را آسان بدست نیاورده ام که بخواهم آسان از دست بدهم همواره امیدوار به معجزه نیروی برتر به بهبودی خود ادامه میدهم گر چه گاهی خلاء ندیدن فرزند و نوه ام گاهی آنقدر سخت و دشوار میشود که نمیتوانم رو به جلو حرکت کنم اما یاد گرفتم من موظف به زتدگی کردن هستم و نباید امیدم را از دست بدهم امروز ۱۴۰۰/۰۵/۰۷ نزدیک به ۱۴ سال است که در انجمن با جلسه رفتن ، خدمت کردن ، کمک به دوستان تازه وارد سعی کرده ام آمادگی خود را برای دیدار با عزیزانم را حفظ کنم و همچنان امیدوار به معجزه بهبودی به راه خود ادامه بدهم من زندگیم را به اراده خداوند سپرده ام و به او اعتماد میکنم و به سفر خود در بهبودی ادامه میدهم حتی اگر تا آخرین روز زندگیم هرگز موفق به دیدار فرزندم نشوم.