۱۴۰۱/۳/۳۰، ۰۶:۰۸ صبح
با سلام و درود خدمت شما همدردهای عزیز
امان هستم یه معتاد در حال بهبودی
یه موضوعی هست میخوام به اشتراک بزارم شاید کمی رها بشم من بعد از شش سال و اندی پاکی از جلسه و یه سری دوستان بهبودی و همچنیین راهنمام رنجش گرفتم و از جلسات دور افتادم و در فرایند لغزش قرار گرفتم دو سال تو لغزش قرار گرفتم و روزهای پر فراز و نشیبی همراه با درد تاام با نا امیدی رو سپری کردم که جای بسی شکر و سپاسگزاری داره که بگم تونستم با کمک نشریات و دانش نسبی که داشتم دوباره پاک بشم و الان حدود یک سال و نه ماه پاک هستم و یه نکته قابل ذکر هستش من تو این مدت با دوستان بهبودی ارتباط کم و بیشی داشتم ولی هیچ وقت خودم رو به جلسات نرساندم و نرفتم تا چهار روز پیش به طور اتفاقی متوجه شدم نزدیک به محل زندگی و خانه من یه جلسه اانجمن برگزار میشه و خلاصه الان سه روزه دارم در جلسات شرکت میکنم و هر روز هم در جلسات مشارکت میکنم و پایان جلسه هم در جمع آوری ملزومات کمک میکنم در جهت اینکه حال و احساس بهتری رو تجربه کنم ولی نمیدونم چرا هر روز صبح با خودم کلنجار میرم که چرا دوباره رفتم جلسه آیا باید الان این روند رو باید آدامه بدم یا نه بیماری با من صحبت میکنه و میگه شش سال تو جلسه بودی چه غلطی کردی که حالا میخوای دوباره خودت رو تو این شرایط قرار بدی دوستان البته هنوز موقع اعلام پاکی من درد میکشم و سکوت اختیار میکنم و هیچ نمیگم دوستان برام دعا کنید و اگه کسی هست تو این وضعیت قرار گرفته بوده راهنمایی کنه ممنون از شما عزیزان
امان هستم یه معتاد در حال بهبودی
یه موضوعی هست میخوام به اشتراک بزارم شاید کمی رها بشم من بعد از شش سال و اندی پاکی از جلسه و یه سری دوستان بهبودی و همچنیین راهنمام رنجش گرفتم و از جلسات دور افتادم و در فرایند لغزش قرار گرفتم دو سال تو لغزش قرار گرفتم و روزهای پر فراز و نشیبی همراه با درد تاام با نا امیدی رو سپری کردم که جای بسی شکر و سپاسگزاری داره که بگم تونستم با کمک نشریات و دانش نسبی که داشتم دوباره پاک بشم و الان حدود یک سال و نه ماه پاک هستم و یه نکته قابل ذکر هستش من تو این مدت با دوستان بهبودی ارتباط کم و بیشی داشتم ولی هیچ وقت خودم رو به جلسات نرساندم و نرفتم تا چهار روز پیش به طور اتفاقی متوجه شدم نزدیک به محل زندگی و خانه من یه جلسه اانجمن برگزار میشه و خلاصه الان سه روزه دارم در جلسات شرکت میکنم و هر روز هم در جلسات مشارکت میکنم و پایان جلسه هم در جمع آوری ملزومات کمک میکنم در جهت اینکه حال و احساس بهتری رو تجربه کنم ولی نمیدونم چرا هر روز صبح با خودم کلنجار میرم که چرا دوباره رفتم جلسه آیا باید الان این روند رو باید آدامه بدم یا نه بیماری با من صحبت میکنه و میگه شش سال تو جلسه بودی چه غلطی کردی که حالا میخوای دوباره خودت رو تو این شرایط قرار بدی دوستان البته هنوز موقع اعلام پاکی من درد میکشم و سکوت اختیار میکنم و هیچ نمیگم دوستان برام دعا کنید و اگه کسی هست تو این وضعیت قرار گرفته بوده راهنمایی کنه ممنون از شما عزیزان