۱۳۹۸/۱۲/۲۰، ۰۸:۴۹ عصر
سبحان معتاد سلام دوستان من بعد از 6ماه از کمپ اومدم بیرون البته اجباری توسط خونواده اونجا نگهداری میشدم الان که واقعا نیاز دارم جلسات رو برم میبینم که از بخت ما جلسات تعطیل شده یه هفته اس که نتونستم مشارکتی داشته باشم و دوبار هم به اون کمپ مراجعه کردم ولی فقط جز حال خرابی چیز دیگه ای برام نداشت دوستان من لغزشی بودم هفت سال پاکی رو خراب کردم قبل از لغزش مهندس وزارت دفاع بودم برای خودم کسی بودم بهترین جای تهران خونه داشتم خلاصه مث همه بچه خوبای اینجا بودیم ولی الان اومدم بیرون میبینم که نه زن وبچه ام مونده نه دیگه خونه ای دارم همه چیزم رو از دست دادم خودم موندم و گوشام از سر ناشکری نمیگم اینا رو ولی احساس تلخی رو زیر زبونم دارم مزه مزه میکنم خودتون بهتر میفهمید که چی دارم میگم از دوستان تقاضا میکنم اگه تجربه یا حرفی دارند که احساس میکنید بدرد این روزها و این حال واحوال من میخوره برام پاسخ بذارید ممنون ازهمه دوستان