۱۳۹۸/۱۱/۱۳، ۰۲:۲۴ صبح
در زمان مصرف همیشه تو انکار بودم و با دلایل به ظاهر موجه ولی غیر واقعی اشتبا هاتم را توجیه می کردم و منزوی بودم وهر وقت در جمع قرار می گرفتم حالت پرخاش گری و تهاجمی داشتم و می خواستم همه را خراب کنم تا کسی به من توجه نکند .
همه را محکوم می کردم تا خودم را توجیه کنم و همیشه فضای متشنج تو محیط خانواده به نفع من بود تا از صداقت با خود فرار کنم و همه اینها گاهی ناخواسته و گاهی عمدی و موزیانه بود .
ولی در حال حاضر سعی می کنم راجع به کسی حرف نزنم و توجهم بر روی خودم باشد . اگه کسی عیب من را گفت رنجش نگیرم و بگذارم حرفش را بزند و بعد صادقانه با آن برخورد کنم . با راهنما مشورت و مشارکت کنم تا ناخوداگاه ناصادقی نکنم و دیگری کار کردن قدم هاست .
همه را محکوم می کردم تا خودم را توجیه کنم و همیشه فضای متشنج تو محیط خانواده به نفع من بود تا از صداقت با خود فرار کنم و همه اینها گاهی ناخواسته و گاهی عمدی و موزیانه بود .
ولی در حال حاضر سعی می کنم راجع به کسی حرف نزنم و توجهم بر روی خودم باشد . اگه کسی عیب من را گفت رنجش نگیرم و بگذارم حرفش را بزند و بعد صادقانه با آن برخورد کنم . با راهنما مشورت و مشارکت کنم تا ناخوداگاه ناصادقی نکنم و دیگری کار کردن قدم هاست .