تالار گفتگو انجمن معتادان گمنام ایران

نسخه‌ی کامل: سوال 18: آیا خودخواه ، ناصادق ، ترسو بودم ، یا رنجشی داشتم ؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

ناظر4

سوال 18: آیا خودخواه ، ناصادق ، ترسو بودم ، یا رنجشی داشتم ؟
در خصوص داشتن ناصادقی ، خود
خواهی ، ترس ، رنجش ها یا هرنقص
دیگری ؛ هر گاه از اصول برنامه دور
شویم ، یقین این نقایص را چون گذشته
تجربه خواهیم کرد..

در یکایک روابطمان مشخص می شود 
که برای رسیدن به اهداف و مسئولیت
هایمان ( اجماع ) در هر رابطه ای یا
جمعی این گونه بوده ایم یا خیر و مهم
این است که آنها را در روابطمان با تمام
افراد تشخیص دهیم و شدت آن را نسبت
به دیروز کاهش داده یا از بین ببریم..

ما قدم کار کرده ایم که نقایص و ضعف
های منفی ( ابزار منفی ) خودخواهی را
به کمبودهای مثبت ( ابزار مثبت ) تبدیل
کنیم ، این که چقدر موفق شده ایم یا
نه ، بستگی به عملکرد ما دارد :

خودخواهی ( ابزار منفی ) تبدیل به
ایثار ، گذشت و پذیرش ( ابزار مثبت ) 

ناصادقی ( ابزار منفی ) تبدیل به
صداقت با خود و سپس صداقت با
دیگران ( ابزار مثبت )

ترس ( ابزار منفی ) تبدیل به ایمان ،
اعتماد به نفس و تغییر ندادن دیگران
( ابزار مثبت ) 

رنجش ( ابزار منفی ) تبدیل به گذشت ،
بخشش ، محبت ، عشق ، خویشتن
پذیری ، تواضع ، فروتنی ، پذیرش ، دعا ،
صبر ، افتادگی ، امید به خدا و ... 
( ابزار مثبت )
هرگاه از اصول برنامه و ابزارهای بهبودی و پاکی فاصله بگیرم
و با وسوسه و اجبار ناشی از آن
شروع به مصرف نواقصم می کنم
نواقص شخصیتی هم به مرور کمبودهای اخلاقی را به دنبال خواهد داشت
مثلا با کمبود اخلاقی اصل روحانی ایمان به نیروی برتر
نقص شخصیتی ترس به سراغم می آید
پس اگر هر یک از این نواقص شخصیتی را در ترازنامه نوشتم و اقرار کردم
باید بدانم که از برنامه و اصول روحانی و بهبودی دور شده ام و زنگ خطر برای من به صدا درآمده
و باید سریعا به برنامه و جلسات و اصول برنامه متعهد بشم
بله من بیماری اعتیاد دارم وخودخواهی،ناصادقی،ترس ورنجش امروز درمن وجوددارد اینها نواقص اخلاقی من هستند ومرا به احساس کمبوداخلاقی سوق میدهند من هرگاه درروند اجرای این برنامه نباشم به خاطر ضعف ایمان دچارترس وچون مدام به خودم فکرمیکنم خودخواه میشوم به خودم هم دروغ میگویم دچارحال بدی میشوم که با تبدیل کوچکترین ناراحتی به رنجش زندگی را به کام خود ودیگران زهرمیکنم.
بزرگترین خدمتی که انجمن12 قدمی واصول روحانی درحق من انجام داد این بودکه مراباخودواقعی ام آشتی داد وبابخشش ورها کردن ورهاشدن آشنایم کرد.هرگاه که بامرضم درگیرمیشوم درلحظه اصول رافراموش کرده وبازهم دچار این عوارض میشوم اماباچندلحظه صبرکردن وازخداوندکمک خواستن سریعابرگشته ودرمسیربخشش قرارمیگیرم هم خودم رامیبخشم وهم دیگران را ورهامیکنم چیزهایی راکه آرامش ویادخداوندراازمن میگیرند وفقط برای امروز سعی میکنم یک انجمنی باشم
سلام
صادق بودن با خود باعث می شود که عمل از روی احساس نداشته باشم.رنجش هایی از گذشته دارم و باید آن را در تراز بیاورم تا از روی این نواقص عمل نکنم.
هرگاه از اصول برنامه و ابزارهای بهبودی و پاکی فاصله بگیرم
و با وسوسه و اجبار ناشی از آن شروع به مصرف نواقصم می کنم
نواقص شخصیتی هم به مرور کمبودهای اخلاقی را به دنبال خواهد داشت
مثلا با کمبود اخلاقی اصل روحانی ایمان به نیروی برتر نقص شخصیتی ترس به سراغم می آید
پس اگر هر یک از این نواقص شخصیتی را در ترازنامه نوشتم
و اقرار کردم باید بدانم که از برنامه و اصول روحانی و بهبودی دور شده ام
و زنگ خطر برای من به صدا درآمده
و باید سریعا به برنامه و جلسات و اصول برنامه متعهد بشم

سلام

- هر زمان من از بهبودی دور باشم وبا اعضایی رفت .آمد داشته باشم که نتوانم اصول را اجرا نمایم قطعا بیماری و نواقص من هم تشدید می شود.من باید به دنبال بهبودی باشم.
بله بوده امدخودخواهی داشتم امروزبااینکه همسرم پادردداشت تنبلی
کردم ناصادقیم داشتم چون درکارم گران فروشی کردم
ترسوهم بودم بخاطرچکهای اخرماه ازامروزترس داشتم
ازکساییم که بدهیشونونیوردن رنجش گرفتم
بله ترس دارم از اینکه اگه رفت و آمدم را با یکی از آشنایان قطع کنم چه فکری در موردم میکنه....
با خودم صداقت ندارم که برای چی رفت و آمد میکنم
رنجش از خودم هم گاهی سراغم میاد هر جایی که از اصول میام بیرون
سلام
= بله ترس هایی دارم که در رابطه با آن با راهنمای خود صحبت کرده ام-
--ناصادقی نداشته ام
=رنجش دارم
 سلام

آیا خودخواه ، ناصادق ، ترسو بودم ، یا رنجشی داشتم ؟
--
 خود خواهی ممکن است در بعضی مواقع به سراغم بیاید
رنجش هم گاها به یادم می آید...
بله همه بودندخودخواه بودم چون دقیقاتعهداتموانجام ندادم وتنبلی کردم ناصادق بودم چون باوجوداگاهی مردم ازا ی کردم ترسوبودم چون تواینده رفتم وولخرجی کردم وترسیدم ورنجش هم داشتم چون مسایل طبق نقشه هایم پیش نرفت
خودخواه بودموناصادقدهم بودم رنجش نداشتم
بله شدیداازصبح استرس داشتم براهنماهم زنگ زدم ولی ازاوضاع زندگی رنجش داشتم وخودموبیچاره دیدم