تالار گفتگو انجمن معتادان گمنام ایران

نسخه‌ی کامل: سوال 22:آیا به خود اجازه دادم که در مورد چیزی وسوسه شوم ؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

ناظر4

سوال 22:آیا به خود اجازه دادم که در مورد چیزی وسوسه شوم ؟
وسوسه در موردی خودمحورانه ، افراط
و تفریط ، بی ملاحضه ، غیر اصولی و
اخلاقی ، استفاده از نقص ها و الگوهای
معتاد گونه است..

زیر سقف مصرف ( موارد غیر اخلاقی ،
انسانی ، روحانی و قانونی ) قرار گرفته
ایم..

هر گاه ما نقص فراموش کاری مان پر
رنگ می شود و گذشته خود را فراموش
می کنیم باز هم وسوسه خیلی چیزها
می شویم ، معمولا وسوسه استفاده از
نقایص و نهایت مواد ..

با توجه به اینکه می دانیم بزرگترین
قدرت نیروی شر وسوسه است و ماهییت
و قدرت ندارد و قدرت و ماهیت خود را
از ذهن ما می گیرد و یک حس است که
در ذهنمان به وجود می آید باز هم به او
جواب آری می دهیم..

وسوسه را ذهن ما می سازد و به آن
نیروی می دهد آن را تقویت می کند و 
ما را اسیر می سازد و آنگاه می شود
نیروی برتر ما در جهت غیر واقعی و
بدی وشر..

کافی است ماهیت آن را بشناسم و آن
را تغذیه نکنیم ،خودش نابود می شود..

وسوسه جزئی لاینفک از مرض ما و
مهمترین سلاح بیماری اعتیاد است ،
که بدلیل لذت طلبی و استفاده نادرست
ازحواس پنجگانه و حتی حس ششم
بوجود می آید..

امروزه هم مکان ها و هم اشخاص و
خیلی چیزها وجود دارند که می توانند
ما را وسوسه کنند..

وسوسه برای ما خواستن افراطی و 
میل داشتن است بدون درنظرداشتن
پیامدهای آن..

وسوسه برای ما میل به تجربه کردن
مجدد عملی است که درگذشته از انجام
دادن آن لذت برده ام و این لذت بیشتر
اوقات گناه آلود و غیر اخلاقی بوده
است..

وسوسه افکاری است شیطانی ، موذی و
سمج اما آنی و زود گذر که ماهیتی شر
و نادرست دارد که اگر به آن بها بدهیم
تبدیل به فعل شده و سر انجامی جز
ندامت وپشیمانی وخودآزاری نخواهد
داشت..

وسوسه از لذت طلبی شروع شده و با 
بها دادن به آن و مخفی کردن و اقرار
نکردن آن شروع به نقشه کشی کرده و
منجر به لغزش های روحانی مان
می گردد..

زمانی که با بیماری و نقایص مان زندگی
می کنیم ، دیگر نیازی به اجازه نیست ،
یکسره در وسوسه هستیم..

ما باید بیشتر اوقات سریعا با راهنمایمان
تماس گرفته و قبل ازاین که وسوسه مان
تبدیل به فعل شود آن را مشارکت کرده
واز شرش راحت شویم..!!
با توجه به اینکه می دانم بزرگترین قدرت نیروی شر وسوسه است ؟و ماهییت وقدرت ندارد و قدرت و ماهیت خود را از ذهن ما می گیرد و یک حس است که در ذهنم به وجود می آید باز هم به او جواب آری می دهم .

وسوسه را ذهن من می سازد و به آن نیروی می دهد .آن را تقویت می کند و من را اسیر می سازد و آنگاه می شود نیروی برتر من در جهت غیر واقعی و بدی وشر .کافی است ماهیت آن را بشناسم و آن را تغذیه نکنم .خودش نابود می شود
وقتی بیش از حد در گذشته غرق شویم و به حال خود افسوس بخوریم و از فرصت هایی که از دست داده ایم خود را سرزنش کنیم
یا زمانی که بیش از حد درگیر آینده شویم و از آینده بترسیم
و گذشته را رها نکنیم و برای آینده به نیروی برتر خود اتکا نکنیم
وسوسه ها به سراغ مان می آیند
و ما را به سمت نواقص سوق می دهند
سلام
تا روز قبل وسوسه داشتم.اما سعی کردم با رفتن به جلسه و تماس با راهنما این وسوسه را از خودم دور کنم و به دنبال بهتر شدن احساس باشم.هر زمان از اصول روزانه انجمن دور شوم خود را در خطر انداخته ام.
سلام

-افکار بیمار گونه به سراغم می آیند اما من همیشه سعی می نمایم که آن را با راهنما و یا یک عضو در دسترس در میان بگذارم تا آن افکار نتواند به وسوسه واجبار تبدیل شوند...
بله امروزبخودم اجازه دادم وسوسه نگرانی ناامیدی خشم
خودازاری شوم
امروزوسوسه بی بندوباری وتنبلی داشتم
بله وسوسه تنبلی....خودمحوری...هنوز هم برای آینده نقشه میکشم که فلان روز کجا برم فقط بخاطر اینکه در آن مکان لذت میبرم
سلام
==خییر

ناظر5

 سلام
 *از طریق خدمات، بسیاری از*
*ما حرکت در مسیری گاهٵ*
*طولانی را آغاز می کنیم و تبدیل*
*به اعضای مفیدی برای جامعه*
*می شویم*..!!

*کتاب پایه
 سلام
هر زمان که من از انجمن و اصول ان که نیاز اصلی بهبودی ام هستند 
دور باشم وسوسه به دنبالم می آید... 
وسوسه داشتم زنگ به راهنمام نزنم چون رنجش داشتم در گذشته مونده بودم و میخواستم برم تو انزوا
ولی بر خلاف میلم زنگ زدم و احساس واقعیم رو گفتم و از وسوسه انزوا و حمل رنجش اومدم بیرون
 سلام

بله
 من تمام سعی را انجام دادم اما به هر حال در برخی مواقع در زمین بازی قرار می گیرم وامکان دارد تا آنجا برای احساسات خودم مشکل ایجاد نمایم...
بله بخودم اجازه دادم تنبلی بکنم تورنجش برم روی خواسته های الکی پافشاری کنم ووسوسه سکس پول وتنبلی شدم
بله امروزوسوسه ولخرجی وبی تفاوتی داشتم واینکه امروزخوددرمانی کردم
سلام. وسوسه جزئی از مراحل جدا نشدنی بیماری است که در روند بهبودی همراه ما بیماران می باشد ولی باید با رعایت اصول بهبودی آن را کنترل کنیم. شرکت در جلسات، ارتباط تنگاتنگ با راهنما و خانواده و اجتناب از قاعده توپ بازی، زمین بازی و یار بازی مینواند از بروز وسوسه جلوگیری کند.