۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۱:۱۹ عصر
۱۳۹۸/۱۱/۱، ۰۲:۲۶ عصر
مراقبت یعنی نگهداری و حفظ کردن چیزی که من به او میسپارم.مراقبت از طرف من در خواست میشود به کسی که به او اعتماد و ایمان کامل دارم.که ان نیروی برتر از من میباشد که میتواند بهتر از من از من مراقبت کند..
۱۳۹۸/۱۱/۷، ۰۱:۳۵ صبح
مراقبت برای من چند مفهوم دارد که نهایتا همه به یک جا ختم می شود – اول اینکه من به نیروی برتر خود اجازه می دهم تا اراده و زندگیم را در اختیار بگیرد – مفهوم دیگر من تن به خواست و اراده او می دهم و هرچه خواست او بود می پذیرم و در کنار این پذیرش سهم خودم را هم انجام می دهم – و مفهوم دیگر اینکه از داده های بهبودی ام با نیروی او مراقبت می کنم
اما مراقبت دو بخش دارد : اول سهم خداوند – دوم سهم من
بخش اول : که پیام سوال نیز هست یعنی اینکه من اجازه می دهم و تصمیم میگیرم که کل اراده و زندگی ام را اعم از بیماری اعتیاد – مسائل مالی – روابط – همسر وفرزند –کار و حرفه – سلامتی و تمام قسمت های وجودیم را پس از انجام دادن سهم خودم به مراقبت خداوند بسپارم و در واقع خیلی ساده به زبان امروزی با نیروی اراده خداوند خوم را بیمه کنم
بخش دوم : مراقبت کنم از داشته های امروزم البته بازهم با کمک نیروی برتر
اما مراقبت دو بخش دارد : اول سهم خداوند – دوم سهم من
بخش اول : که پیام سوال نیز هست یعنی اینکه من اجازه می دهم و تصمیم میگیرم که کل اراده و زندگی ام را اعم از بیماری اعتیاد – مسائل مالی – روابط – همسر وفرزند –کار و حرفه – سلامتی و تمام قسمت های وجودیم را پس از انجام دادن سهم خودم به مراقبت خداوند بسپارم و در واقع خیلی ساده به زبان امروزی با نیروی اراده خداوند خوم را بیمه کنم
بخش دوم : مراقبت کنم از داشته های امروزم البته بازهم با کمک نیروی برتر
۱۳۹۸/۱۲/۲۷، ۰۲:۳۳ عصر
مفهوم مراقبت در قدم سوم برای من یعنی توجـه به خواست خداوند و عدم خودخواهی . راه درست را پیدا و انتخاب کنم و در حفظ و نگهداری آن و دیگر داشته هایم بکوشم ...
اما من به این درک رسیدم که بیشتر راه مخرب را انتخاب کرده ام پس باید به فکر پریشان خودم اکتفا نکنم و نیاز مبرم به یک مراقب دارم ..
اما من به این درک رسیدم که بیشتر راه مخرب را انتخاب کرده ام پس باید به فکر پریشان خودم اکتفا نکنم و نیاز مبرم به یک مراقب دارم ..
۱۳۹۹/۵/۲، ۰۸:۵۴ عصر
مواظبت و محافظت از موهبتهای الهی که بطور امانت نزد من می باشند.
استفاده بهینه از داشته ها و مسئولیت پذیری
کنترل نکردن و سپردن تمام خوب و بد وجودم به خداوند.
رهایی از هرگونه وابستگی نفسانی.
به خدمت صاحب کار جدید در آمدن.
برای من مفهوم مراقبت را دارند.
استفاده بهینه از داشته ها و مسئولیت پذیری
کنترل نکردن و سپردن تمام خوب و بد وجودم به خداوند.
رهایی از هرگونه وابستگی نفسانی.
به خدمت صاحب کار جدید در آمدن.
برای من مفهوم مراقبت را دارند.
۱۳۹۹/۵/۳، ۱۲:۲۸ عصر
مراقبت یعنی اینکه خود را به مراقبت خداوند بسپارم مراقبت سپردن است مراقبت سلب مسوولیت واختیار نیست مراقبت محادله با خداوند نیستمراقبت یعنی نگهداری حفظ و دور نگه داشتن از اسیب حفاظت نمودن هشیار بودن و مواظبت کردن کنترل کردن با مراقبت کردن بسیار متفاوت است کنترل کردن یعنی دخالت مراقبت یعنی محافظت و احاطه برای نگهبانی
۱۳۹۹/۵/۱۹، ۱۲:۰۵ عصر
مفهوم مراقبت برای من یعنی آرام
کردن ذهن و فکر، یعنی هوشیاری
یعنی سپردن و نجنگیدن ، یعنی
داشتن تمایل ، یعنی در لحظه
ازخودمواظبت کردن و تراز
خودمان راگرفتن و دست
ازخودمحوری برداشتن ...
کردن ذهن و فکر، یعنی هوشیاری
یعنی سپردن و نجنگیدن ، یعنی
داشتن تمایل ، یعنی در لحظه
ازخودمواظبت کردن و تراز
خودمان راگرفتن و دست
ازخودمحوری برداشتن ...
۱۴۰۰/۲/۲۱، ۰۲:۳۸ عصر
مراقبت از ذهن، فکر، احساس، جسم، روابط و به طور کلی روح و روان
مراقبت از خویشتن خویش و مراقبت از خود واقعی ام
مراقبت از خویشتن خویش و مراقبت از خود واقعی ام
۱۴۰۰/۳/۸، ۰۵:۲۹ عصر
با سلام....
هر کسی و یا هر چیزی که به من کمک میکند تا به یک آگاهی نسبی برسم میشود مراقبت.
(تجربه شخصی)
مراقبت دو نوع میباشد ۱- استفاده از تجربه دیگران ۲- یا میروم خودم تجربه اش میکنم.
من چون توانایی ام برای حفظ و حراست و مراقبت از خودم کافی نیست لازم است کسی با قابلیتهای بیشتر (خداوند) از من حراست کند.
مراقبت یعنی اعتماد به خداوند و اجازه دهم خداوند مسئولیتهایش را در زندگی من اجرا کند حتی اگر فکر کنم خداوند مرا تنبیه کرده.من چون هیچ ناظر و ناظمی در زندگی نداشتم امروز اجازه میدهم خداوند ناظر و بر اعمال من باشد.
مراقبت یعنی عملکرد به اصول روحانی قدمها.
مراقبت مفهومش سلب مسئولیت و سلب اختیار من نیست بلکه کمک گرفتن از خداوند است.
هر کسی و یا هر چیزی که به من کمک میکند تا به یک آگاهی نسبی برسم میشود مراقبت.
(تجربه شخصی)
مراقبت دو نوع میباشد ۱- استفاده از تجربه دیگران ۲- یا میروم خودم تجربه اش میکنم.
من چون توانایی ام برای حفظ و حراست و مراقبت از خودم کافی نیست لازم است کسی با قابلیتهای بیشتر (خداوند) از من حراست کند.
مراقبت یعنی اعتماد به خداوند و اجازه دهم خداوند مسئولیتهایش را در زندگی من اجرا کند حتی اگر فکر کنم خداوند مرا تنبیه کرده.من چون هیچ ناظر و ناظمی در زندگی نداشتم امروز اجازه میدهم خداوند ناظر و بر اعمال من باشد.
مراقبت یعنی عملکرد به اصول روحانی قدمها.
مراقبت مفهومش سلب مسئولیت و سلب اختیار من نیست بلکه کمک گرفتن از خداوند است.
۱۴۰۰/۴/۱۲، ۰۵:۰۹ صبح
مراقبت به معنای نگه داشتن وحفاظت می باشد ومن درمبارزه با بیماری خودم به تنهایی قادربه پیروزی نیستم وبرای پیروزی نیازمند یک نیروی برتراز خودم می باشم که آن نیرو خداوند می باشدومن برای اینکه خداوندمرامحافظت کندنیازبه دعاومراقبه روزانه وتمرین وتکرارهستم
۱۴۰۰/۱۱/۲۴، ۰۷:۵۱ عصر
مراقبه یعنی رهاکردن ،یعنی استفاده کردن ازاصول روحانی
حفظ ونگهداری اصول
سعی وتلاش کردن یعنی چیزی باارزش داشتم
جایی که حرفی ازتووخودمحوریت
نسبت به خداوندواصول روحانی است یعنی مراقبه
هرچیزی که عملی نیست روحانی نیست
خدمت کردن برای ارتقاع دادن رابطه
مشورت کردن وبه اجرا درآوردن اصولهایعنی مراقبت
حفظ ونگهداری اصول
سعی وتلاش کردن یعنی چیزی باارزش داشتم
جایی که حرفی ازتووخودمحوریت
نسبت به خداوندواصول روحانی است یعنی مراقبه
هرچیزی که عملی نیست روحانی نیست
خدمت کردن برای ارتقاع دادن رابطه
مشورت کردن وبه اجرا درآوردن اصولهایعنی مراقبت
۱۴۰۱/۵/۲۲، ۰۶:۵۲ صبح
سوال 23 :مفهوم مراقبت برای من چه می باشد ؟(قدم۳)
مراقبت یعنی ؛ نگهداری کردن ، یعنی محافظت ،
یعنی چیزی را به مراقبت کسی سپردن .
در قدم سوم من قرار است کارها راخودم انجام دهم و فقط آنها را به مراقبت خداوند بسپارم ، یعنی اجازه بدم خداوند از من و اعمالم و زندگیم مراقبت کند ، اما نمیشود که من هیچ کاری نکنم ،هیچ تصمیمی نگیرم ، هیچ حرکتی نداشته باشم ،بعد بیام هیچی را به مراقبت خداوند
بسپارم.
مراقبت یعنی ؛ نگهداری کردن ، یعنی محافظت ،
یعنی چیزی را به مراقبت کسی سپردن .
در قدم سوم من قرار است کارها راخودم انجام دهم و فقط آنها را به مراقبت خداوند بسپارم ، یعنی اجازه بدم خداوند از من و اعمالم و زندگیم مراقبت کند ، اما نمیشود که من هیچ کاری نکنم ،هیچ تصمیمی نگیرم ، هیچ حرکتی نداشته باشم ،بعد بیام هیچی را به مراقبت خداوند
بسپارم.
۱۴۰۱/۵/۲۷، ۱۱:۵۲ صبح
سلام
مراقبت به معنی مواظب بودن است.من مواظب بهبودی هستم باید برای بهبودی ام تلاش کنم با مصرف کننده رفت وامد نداشته باشم وبه جلسات بروم با راهنما تماس داشته باشم وخود را در شرایط مصرف قرار ندهم و...
مراقبت به معنی مواظب بودن است.من مواظب بهبودی هستم باید برای بهبودی ام تلاش کنم با مصرف کننده رفت وامد نداشته باشم وبه جلسات بروم با راهنما تماس داشته باشم وخود را در شرایط مصرف قرار ندهم و...
۱۴۰۱/۸/۲۹، ۰۸:۳۸ صبح
مفهوم مراقبت برای من یعنی حفظ نگهداری
پرورش ومواظبت کامل ودایم
ازهرچیزی که به ان داشته میگویم
مثل بهبودی پاکی سلامت....و
برایم لازم حیاطی وواجب است
که برایش وقت میگزارم وکاملا
حواسمومتوجه اون کردم
پرورش ومواظبت کامل ودایم
ازهرچیزی که به ان داشته میگویم
مثل بهبودی پاکی سلامت....و
برایم لازم حیاطی وواجب است
که برایش وقت میگزارم وکاملا
حواسمومتوجه اون کردم
۱۴۰۱/۹/۲۰، ۰۴:۵۹ عصر
سلام
مواظب چیزی بودن وقتی که من پاک از مصرف مواد مخدر می شوم باید مراقب پاکی ام باشم...
مواظب چیزی بودن وقتی که من پاک از مصرف مواد مخدر می شوم باید مراقب پاکی ام باشم...
۱۴۰۲/۱/۲۳، ۰۷:۳۳ عصر
مراقبت یعنی درست استفاده کردن ونگهداری یعنی هرانچه که بدست اورده ام رادرست استفاده کنم ومواظب باشم ازدست نرود
۱۴۰۲/۴/۱۷، ۰۵:۲۸ صبح
از تجربه همدردان استفاده کردم مرسی همگیناظر5
۱۴۰۲/۴/۱۷، ۰۷:۲۲ صبح
(۱۴۰۲/۴/۱۷، ۰۵:۲۸ صبح)ابراهیم جویبار نوشته است: [ -> ]درود بر شما
لطفا تجربیات خودت را هم با دیگر اعضاء به اشتراک بگذار.
۱۴۰۲/۴/۱۹، ۰۳:۵۵ عصر
سلام
نگداشتن
من باید چیزی که در بهبودی بدست آوردم حفظ کنم پس باید نگداری کنم.مراقبت یعنی به جلسه رفتن. راهنما گرفتن. رهجو بودن. اموزش پذیر بودن.نشریات...
نگداشتن
من باید چیزی که در بهبودی بدست آوردم حفظ کنم پس باید نگداری کنم.مراقبت یعنی به جلسه رفتن. راهنما گرفتن. رهجو بودن. اموزش پذیر بودن.نشریات...
۱۴۰۳/۲/۳، ۱۰:۲۷ صبح
سوال 23 ـ مفهوم مراقبت برای من چه می باشد ؟
معنی لغوی مراقبت یعنی رعایت ، نگهداری ، نگهبانی و مواظبت کردن است .
برای من و در این سوال مفهوم مراقبت یعنی توجه کنم خواست و اراده او چیست ؟
همیشه طبق اصول حرکت کنم و عاجزانه رفتار کنم این برای من یعنی مراقبت
تسلیم در برابر اراده شخصی خودم شوم و بپذیرم توانایی اداره زندگیم را به تنهایی ندارم ، باید کمک بگیرم این برای من یعنی مراقبت
و اینکه سپردن به مراقبت خداوند تنها با عملکرد من انجام می‌پذیرد اینکه فکر کنم بنشینم و حرکتی انجام ندهم اتفاق خاصی خواهد افتاد کاملاً در اشتباهم باید عملکرد داشته باشم مسئولیت پذیر شوم و نتیجه را به او بسپارم .HH