تالار گفتگو انجمن معتادان گمنام ایران

نسخه‌ی کامل: سوال 41 : چگونه تسلیم در قدم یک به من در قدم سوم کمک می کند ؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سوال 41 :  چگونه تسلیم در قدم یک به من در قدم سوم کمک می کند ؟ 
وقتی تو قدم یک میگم عاجزم و کاری ازدستم بر نمی آید پس خواست خدا رو باید به اجرا بزارم
وقتی تو قدم دوم میگم سیستم فکری من درست کار نمیکنه و مدیریت بلد نیستم خواب بهتره خواست خدا رو به اجرا بزارم.
وقتی میفهمم که کارگردان خوبی نیستم میزارم کارگردانی رو خدا کنه
قدم اول بهبودی به عنوان تنها راه حل---قدم سوم خواست خدا به عنوان تنها راه حل
اگر تسلیم قدم 1 در موضوعی اجرا نشود نمی توان ان را سپرد وقتی در مقابل اراده و زندگیم تسلیم می شوم یعنی عجز قدم 1 را می پذیرم و نمی خواهم جنگ کنم - همان طور که تسلیم در مقابل افکار اعتیادی و مصرف مواد توانست مرا به گامی جلوتر حرکت دهد از تجربه قدم یک می‌توانم استفاده کنم و از انکار مسموم خود که همیشه مشوقم در انجام کارهای خودمحورانه بود و در نهایت به جنگ و کشمکش درونی منتهی می‌شد دست بردارم. تسلیمی که من از قدم یک به همراه خود آورده‌ام اینجا متقاعدم کرد که در سپردن سود بیشتری عایدم خواهد شد، تسلیم قدم یک مرا در گردونه رشد و پویایی و اعتماد کردن در این قدم سوق داد و بعد از رهایی از دست افکار خود در پناه نیروی برتر قرار داد.-تسلیم قدم یک و امیدواری قدم در پذیرش تصمیم به سپردن را در من تقویت نمود.- باعث می شود تسلیم من عمیق تر شودو راحت تر حضور خداوند را بپذیرم
پیام سوال : نقطه شروع سپردن اراده و زندگی در تسلیم قدم 1 مشهود می شود
تسلیم قدم 1 دریچه ورود من به قدم سوم است 
همان طور که تسلیم در مقابل افکار اعتیادی و مصرف مواد توانست مرا به گامی جلوتر حرکت دهد.

از این تجربه قدم یک می‌توانم استفاده کنم و از افکار مسموم خود که همیشه مشوقم در انجام کارهای خودمحورانه بود و در نهایت به جنگ و کشمکش درونی منتهی می‌شد دست بردارم.

تسلیمی که من از قدم یک به همراه خود آورده‌ام اینجا متقاعدم کرد که در سپردن سود بیشتری عایدم خواهد شد، تسلیم قدم یک مرا در گردونه رشد و پویایی و اعتماد کردن در این قدم سوق داد و بعد از رهایی از دست افکار خود در پناه خداوند قرار داد.
تسلیم قدم یک و امیدواری قدم دو پذیرش تصمیم به سپردن را در من تقویت نمود
در قدم یک به شکست در برابر اعتیاد به مواد مخدر اعتراف کردم و پذیرفتم در برابر اعتیاد عاجزم و تسلیم بهبودی شدم بهم کمک شد تا در مسیر بازیابی قدم های مثبتی رو بردارم.
برداشتن قدم سوم نتیجه عملکرد قدمهای اول و دوم می باشد.
برای تداوم بهبودی باید خودم رو بپذیرم و تسلیم پروردگار مهربان باشم تا رها شم از منیت و خودخواهی و در یک سفر معنوی به اعماق وجود و بررسی خودم به بازسازی خرابیهای گذشته بپردازم.
تسلیمی که من از قدم یک به همراه خود اوردام اینجا متقاعد کرد که در سپردن سود بیشتری عاید خواهد شد تسلیم قدم یک مرادر گونه اي رشد وپویای واعتماد دراین قدم سوم سوق داد وبعد از رهای از دست افکار خود پناه به نیروی برتر قرار داد تسلیم قدم یک وامیدواری قدم در پذیرش تصمیم به سپردن را در من تقویت کرد
من درقدم یک اقرارکردم که دربرابربیماری تسلیم هستن  وازقدم یک باید تجربه بگیرم که پیروی افکارمخربم نباشم وخودمحورانه عمل نکنم
برای پاک بودن و بهبودی بدردم نخورد وسعی کردم از تجربه دوستان بهبودی برای پاک ماندن استفاده کنم وتسلیم شدن در برابر اعتیادم که در قدم یک اشنا شدم به من کمک کرد تا قدمهای بعدی رو کار کنم
تسلیم قدم یک مرا پاک کرد و به جلو راند
پس مطئنا تسلیم در قدم سه هم می تواند در بهبودی ام به من کمک کند.
در اینجا باز هم از نیروی برترم دعوت می کنم

تا دوباره در زندگی ام کار کند و مرا به سمت جلو ببرد
با سلام....
تسلیم قدم یک اجبار به رفتارهای ناهنجار و بیمارگونه را از من گرفت ، تسلیم قدم یک انکار نمیشود را از من گرفت و کمک کرد تا برای مشکلاتم کمک بگیرم و راههای جدیدی برای حل مشکلاتم پیدا کنم.
اما امروز مدتی ست نمیتوانم تسلیم قدم یک را برای رها کردن و واگذاری و پذیرفتن زندگی همینطور که هست استفاده کنم.
امروز با اندکی میدانم و کلی نمیدانم زندگی میکنم و این مسئله سپردن بهدخواست و اراده خداوند را برایم مشکل کرده.
باید از خودم تراز بگیرم و افکارم را که پر شده از نگرانی با راهنمایم در میان بگذارم ترسهایم را مطرح کنم و به تسلیم برسیم و اراده را به خداوند بسپارم.
وقتی من درقدم یک اقرارکردم که یک معتادم وعاجزوناتوان در مقابل بیماری اعتیاد هستم وخودم به تنهایی قادربه پاک ماندن نیستم و قبول کردم که به نیرویی برترازخودنیازدارم ووقتی که تجربیات راهنمایم رااگرچه برخلاف میل واراده ام بودراقبول کردم یعنی تسلیم شدن دربرنامه راشروع کردم.

باکارکردباقی قدم ها واجرای آن درزندگی روزمره خود،بادعا کردن وکمک گرفتن ازنیروی برتریعنی خداوند،باشرکت مرتب درجلسات برای استفاده ازتجربیات دیگردوستان بهبودی،باعمل کردن به تجربیاتی که راهنماو دیگردوستان به رایگان دراختیارم می گذارند،باخدمت کردن درانجمن برای وصل شدن بیشترو دریافت تجربه های بیشتر،بادراختیارگذاشتن رایگان تجربیاتی که به رایگان دراختیارم گذاشته شده است.
سلام
تسلیم قدم یک من نتوانستم و تنها امکان نداشت بتوانم پاک بمانم و بهبودی رو دنبال کنم من باید یک سری اصول برای وسوسه مصرف نکردن رعایت کنم و در قدم سوم تسلیم می شوم و کاری را به نیرو برتر از خودم بسپارم و تسلیم یعنی سهم خودم را انجام دهم و منتظر جواب نباشم.
(۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۱:۲۵ عصر)admin.a نوشته است: [ -> ]سوال 41 :  چگونه تسلیم در قدم یک به من در قدم سوم کمک می کند ؟ 
تسلیم در قدم یک یعنی اقرار وپذیرش بیماریم واقرار به عجز وناتوانی در مقابل بیماری اعتیاد وافکار معتادگونه،

پس من با این اقرار ها وپذیرش عدم سلامت عقلم، واینکه یک قدرت برتراز قدرت اعتیاد درونیم میتواند به من برای برگشت سلامت عقل به من کمک کند، با این کیفیت درک وارد قدم سوم شدم وحالا زمان آن است که تصمیمم را که اراده وزندگیم را پس از انجام سهم خود به نیروی مافوق بسپارم که در مقابلش تسلیم هستم وبا تمام وجود به او اعتماد دارم حتی اگر نتیجه هم مطابق میل من نباشد
سلام

--شناخت و اجرای اصول روحانی از قدم یک شروع می شود.وقتی در قدم اول شروع به اجرای تسلیم کنم و گوش کردن می کنم واز راهنما سوال می کنم وبه تجربیات راهنما گوش میدهم ونتیجه آن را در زندگی ام می بینم در قدم نیز همین گونه برای اجرای درخواست عمل می نمایم.
دست کشیدن ازجنگ وجدال درقدم اول 
یعنی مصرف یکبارزیادوهزاربارکافی نیست
این مطلب درقدم سوم یعنی استفاده ازاراده
شخصی همان مصرف نکردندبرای یکباراست 
ودست کشیدن ازجنگ نهدتنهابامصرف ووسوسه
ودرقدم دوم باباورهاواعتقادات وافکار بلکه 
بارفتارناشایست وبیمارگونه هم نبایدبجنگم
یاازروی انهاعمل کنم اقرارقدم اول درقدم سوم
هم کارگشاست
سلام

-دست کشیدن از مصرف مواد مخدر وانجام اصول روحانی قدم یک به من کمک می کند تا باری ادامه مسیر نیاز به مواد مخدر نداشته باشم وبدون مواد و وسوسه برای انجام نواقص تصمیم بگیرم و بسپارم...
آنقدر عمیق میشوم که درک کنم حس مسولیت پذیری چیست؟ چقدر نظم و تعهد دارم؟
برنامه آگاهی میخاد .هرگاه احساسم در مورده رفتاری آگاه شد خودمحوری هام کمرنگ میشه.
باید عجزهامو بپذیرم
مفهوم تسلیم درقدم یکم یعنی پذیرش عجزدرمقابل بیماری اعتیاد وهمین مفهوم درقدم دوم یعنی عاجزواررفتارکردن درمقابل افکاربحرانی واقرار
ودرقدم سوم مفهوم تسلیم یعنی عجزدرمقابل اراده مخرب خودم واستفاده ازاصول روحانی برای سپردن وواگزاری 
ارادهرشخصی
اقراربه داشتن بیماری اعتیاداولین تسلیم وراه نجات برای من بودکنارزدن انکارهابهانه ودست اویزهاواقراربه اشفتگی زندگی مرابران داشت تازندگی بروال برنامه رااغازکنم وتسلیم اصول روحانی شوم درک مفهوم ملسات قدمهاوزندگی بروال برنامه درهرقدم تسلیم مراعمیق وعمیق ترکرده