تالار گفتگو انجمن معتادان گمنام ایران

با کارکرد قدم های گذشته در من شور و انرژی به دست آمده که به همین خاطر با انرژی کمتر و ترس کمتر و تمایل بیشتری می توانم این قدم را کار کنم .

مثل ماشینی که با طی کردن یک سرازیری با یک نیش گاز از سربالای بعد از سرازیری بالا می رود .

روزهای اول که وارد جلسه شدم با خود شناسی آشنا شدم و در قدم چهارم انگار خودشناسی رو به صورت حرفه ای شروع میکنی بهر حال منافعش برای من تجزیه و تحلیل شخصیت خودمو زود تر شروع کردم و با شناخت جنبه های منفی شخصیتم راه های ارتباط با اطرافیانم باز شد و تونستم با اونها زمینه های دوستی رو فراهم کنم و به تعادل و توازن دوستیهام با خانواده و جامعه پیرامونم تا حدودی رسیدم و شروعی برای فعالیتهای اجتماعیم شد ..

داشتن حال بهتر , مسئولیت پذیری بیشتر , شناخت بیشتر و جزئی تر خودم . رابطه بهتر با دیگران

با کارکردن این قدم هرچه سریع تر به
صورت مسئولانه ، جستجوگرانه وباشهامت فصل جدیدی ازبهبودی شروع می شود وتعهدمان رانسبت به بهبودی باکارکردن این قدم نشان می دهیم.


پس بهبودی جاری وادامه دارمیشود
ودچاربی تفاوتی وتنبلی نخواهیم شد
وزمینه وبستری که برایمان فراهم شده
راازدست نمی دهیم.

رها میشم از گذشته و در حال زندگی می کنم و به آینده امیدوار میشم.

بهانه ودست آویزهای خود را میشناسم.
سریعترمیتوانم ازتوانایی هایم استفاده کنم 
ازانگیزه هاواعتقاداتم سریعترآگاه میشوم 
کارهایم را نیمه کاره رهانمیکنم 
مثالهایم به روز میشود
سمت وسو به زندگیم میدهد
رابطه هایم شکل درست میشود

موجب اصلاح رفتار من با دیگران خواهد شد، روابطم بهتر خواهد شد، شناختم نسبت به خودم بیشتر خواهد شد، یک قدم دیگر به جلو خواهم رفت، گذر از دردهای ناشی از یادآور شدن گذشته، خلاصی از افکار و بیهودگی، ادامه سیر و سلوک روحانی در برنامه، اعتماد به خدا و نیرویی که در قدم سه شناختم، شخم زدن درون و بیرون کشیدن نخاله‌های درونی که گهگاهی دردآور است، شناخت ریشه‌ای خودم، هدفمند کردن ادامه‌ي حرکت در بهبودی، امروز کار می‌کنم چرا که شاید هیچ وقت فردایی نباشد من باید هر چه زودتر جلا پیدا کنم.

با سلام....
تجربه های تلخ و درد آور تکرار نمیشوند یا کمتر میشوند ، فرصت توجیه و بهانه هام گرفته میشه فرصت تنبلی و عدم مسئولیت پذیری بخاطر رفتارهایم گرفته میشه ، زودتر نقش خودم رو در گرفتاریهایم پیدا میکنم ، از شَر دفینه های احساسات دردآور گذشته خلاص شده و برای آینده بهتر برنامه ریزی کرده و از حق انتخابی که خداوند در اختیارم گذاشته بهتر استفاده میکنم ، منطق رو در زندگی تمرین میکنم ، مسئولیت اشتباهاتم رو میپذیرم  و فرصت خیمه زدن بیماری بر روی خودم برای کار نکردن این قدم رو از خودم میگیرم و انگیزه حرکت به جلو داشته باشم.

سوال 4 : منافع به تعویق نیاندختن ان چیست ؟
ناعاقلانه است که ما در آینه نگاه کنیم و کثیفی روی صورت خود که دیدیم پاک نکنیم.
من زودتر پالایش پیدامیکنم.
به خودشناسی دست پیدامیکنم ،که خودم را از شر خودم نجات دهم ، من خود باعث تخریب خودم میشوم ، هر چقدر از خودم شناخت پیدا کنم راحت تر از سر راه خداوند کنار میروم.
برنامه صلیقه ای کار کردن ندارد،من به اطلاعات این قدم برای زنده ماندن نیاز دارم ، کارکردن و نکردن این قدم حدفاصل بین مرگ و زندگیست برای من .
یک قدم دیگر به رهایی وآزادی نزدیکترمیشوم.
و به صلح با خود و گذشته میرسم.

تجربه های تلخ تکرار نمیشود و یا کمتر میشود فرصت تنبلی و عدم مسئولیت پذیری گرفته میشود آرامش نشاط در زندگی برای امروز عملی میشود زودتر از دردهای به ظاهر غیرضروری خلاص میشوم وگرنه بیماری و نااگاهی از الگوهای غلطم بیشتر فرصت تخریب پیدا میکند.

انجام اصول روحانی وسپردن
ارادهدبخداوند
تمرین صداقت تمایل روشن بینی
وشهامت وانجام یک کاربشکل
درست واحساس رضایت وشادی

سلام
 یکی از معضلات زندگی من احساسات ناشناخته و معمول زندگی ام بود که نمی دانستم چه باید کرد- رنجش ها ویک سری مسائل که در روابط هم داشتم وناتوان بودم در اداره ان در قدم 4 برایم مشخص گردید و وقتی این ها را شناسایی نمایم مسلما برای ادامه بهبودی ام مشکل کمتری خواهم داشت...

من هرکاریوگزاشتم برافردابراشنبه برا...دیگه انجامش ندادم نمیخام توبرنامه درجابزنم بعدشم ازادی وشناختی که ازخودم پیدامیکنم به همچی میارزه اتفاقامن ازاون ادمام که علاقهدعجیبی به این قدم دارم چون منافع وازادی که برام بباراورده رودیدم مثل صلح درونی روابط بهترقدرت نه گفتن رهایی ازاحساس خجالت وگناه و...

زودتر بهبود یافته و از دردهای مضاعف و غیر ضروری خلاص میشوم وگرنه بیماری ام و ناآگاهی از الگوهای غلطم بیشتر فرصت تخریب میابد. به همان نسبت که من رازهایی را در درونم نگه دارم به همان نسبت بیمارخواهم ماند. پاک ماندن منافع است رسیدن به خدا منافع است ، رسیدن به اعتماد نفس و شهامت منافع است ، رسیدن به آرامش درون و تخلیه چیزهایی که من را آزار می داد، منافع است !!.