۱۳۹۹/۴/۲۸، ۱۲:۰۷ عصر
احساسات من یاواقعی هستند یاغیر واقعی.
احساسات واقعی ازدرون من وازوجدانم سرچشمه می گیرند.مثل غم/شادی/ندامت/شعف ومهربانی واصول روحانی نهفته درقدمها.
احساسات غیرواقعی برگرفته ازافکار
وزائیده ذهن ماهستند ، وجوددارند اماغیرواقعی هستند.مثل احساس خلاء
/پوچی/بی ارزشی/تاسف به حال خود
/وکلیه ضعفهای اخلاقی ،چون ضعفهای
اخلاقی قبل ازاینکه یک ضعف باشند یک
احساس غیر واقعی هستند ودرواقع
عملکرد ما بعدازاحساسات غیرواقعی
آنهارابه ضعف اخلاقی تبدیل می کنند.
برای تغییر احساسات غیرواقعی باید
رفتارسالم انجام بدهیم.مثل دوست داشتن وعشق ورزیدن ویادعاکردن برای کسی که ازاورنجش داریم.
من بااحساسات خودبیگانه بودم
وآنهارامعمولا انکار می کردم یادرحال فرار از آنهابودم واین کارچه درگذشته وچه درحال بخشی ازالگوهای غلط رفتاری من بودند.
راه حل آن است که من احساسات
راسرکوب نکرده وباآنهاروبه روشوم وبرای آنها نامگذاری کنم ودرموردآنهامشارکت ومشورت نمایم وترازنامه احساسات قدم چهاررابنویسم.
احساسات واقعی ازدرون من وازوجدانم سرچشمه می گیرند.مثل غم/شادی/ندامت/شعف ومهربانی واصول روحانی نهفته درقدمها.
احساسات غیرواقعی برگرفته ازافکار
وزائیده ذهن ماهستند ، وجوددارند اماغیرواقعی هستند.مثل احساس خلاء
/پوچی/بی ارزشی/تاسف به حال خود
/وکلیه ضعفهای اخلاقی ،چون ضعفهای
اخلاقی قبل ازاینکه یک ضعف باشند یک
احساس غیر واقعی هستند ودرواقع
عملکرد ما بعدازاحساسات غیرواقعی
آنهارابه ضعف اخلاقی تبدیل می کنند.
برای تغییر احساسات غیرواقعی باید
رفتارسالم انجام بدهیم.مثل دوست داشتن وعشق ورزیدن ویادعاکردن برای کسی که ازاورنجش داریم.
من بااحساسات خودبیگانه بودم
وآنهارامعمولا انکار می کردم یادرحال فرار از آنهابودم واین کارچه درگذشته وچه درحال بخشی ازالگوهای غلط رفتاری من بودند.
راه حل آن است که من احساسات
راسرکوب نکرده وباآنهاروبه روشوم وبرای آنها نامگذاری کنم ودرموردآنهامشارکت ومشورت نمایم وترازنامه احساسات قدم چهاررابنویسم.