۱۳۹۹/۵/۴، ۱۰:۲۰ صبح
تغییر یعنی بغیر از آنچه هستی شوی یعنی بغیر تبدیل شدن.?
بحث تغییر شخصیت دو بخش است??
? یک بخش تغییر به سوی کمال و بزرگی
? یک بخش تغییر به سمت کوچک شدن.
بخشی از تغییر شخصیت بر اساس ترس است مانند?ترس از اینکه ضعف هایم رو شود ، ترس از قضاوت و...?
توضیح اینکه?من برای رسیدن به یکسری از اهداف شوم(غلط)خود را به هر شکلی در می آورم مثلا?نیاز به چیزی دارم تظاهر به نماز خواندن ( ریا ) میکنم?
( البته تظاهر در کارهای مثبت ایرادی ندارد ولی آگاهانه باشد نه شیطانی و براساس ترس و لذت )?
ما زمانی تغییر شخصیت می دهیم در اصل قانونمندی آن شخصیت را نداریم و مانند آفتاب پرست رنگ عوض می کنیم? کسی که ثبات عاطفی ندارد تغییر شخصیت میدهد ، ماسک می زند و کسی که ثبات شخصیتی ندارد از خود آدرس غلط می دهد.?
زمانی که ثبات شخصیت داشته باشیم از بابت رفتارهایمان احساس گناه و خجالت ، عصبانیت ، خشم وغیره... به سراغمان نمی آید و اینکه کار غلط نمی کنیم که این احساسات ( گناه و خجالت ) به سراغمان بیاید. ?
وقتی ثبات شخصیتی داشته باشیم یعنی قانونمندی هر چیز را بلد هستیم.?
این سوال دو بخش دارد??? یک بخش مثبت بسوی کمال و یک بخش منفی به سمت کوچک شدن در مقابل آدم بزرگ.?
هرچه دیرتر ثبات شخصیتی پیدا کنیم کارهای غلط بیشتری انجام میدهیم.?
سوال می گوید? مغرور نشویم ، خودخواه نشویم ، منفی نشویم و شخصیت دیگران را لگدکوب نکنیم.
پیام سوال برایمان این است که بادی به هر جهت نباشیم.?
در آخر?
نداشتن ثبات شخصیتی ، عدم خویشتن پذیری ، استفاده از نواقصی همچون?تاییدطلبی - عدم انتقادپذیری - ترس از قضاوت - ترس از طرد شدن - عدم رضایت از خود و موقعیت خود - انکار شخصیت خود?
عدم اعتقاد به ارزش ها و معیارهای خود و عدم شناخت نیازها?نیازهای واجب مانند خوردن و....
و نیازهای غیر واجب?خواسته ها مانند?آپارتمان و...
باعث شده و میشود که در موقعیت های مختلف شخصیت های متفاوتی از خود نشان دهیم
بحث تغییر شخصیت دو بخش است??
? یک بخش تغییر به سوی کمال و بزرگی
? یک بخش تغییر به سمت کوچک شدن.
بخشی از تغییر شخصیت بر اساس ترس است مانند?ترس از اینکه ضعف هایم رو شود ، ترس از قضاوت و...?
توضیح اینکه?من برای رسیدن به یکسری از اهداف شوم(غلط)خود را به هر شکلی در می آورم مثلا?نیاز به چیزی دارم تظاهر به نماز خواندن ( ریا ) میکنم?
( البته تظاهر در کارهای مثبت ایرادی ندارد ولی آگاهانه باشد نه شیطانی و براساس ترس و لذت )?
ما زمانی تغییر شخصیت می دهیم در اصل قانونمندی آن شخصیت را نداریم و مانند آفتاب پرست رنگ عوض می کنیم? کسی که ثبات عاطفی ندارد تغییر شخصیت میدهد ، ماسک می زند و کسی که ثبات شخصیتی ندارد از خود آدرس غلط می دهد.?
زمانی که ثبات شخصیت داشته باشیم از بابت رفتارهایمان احساس گناه و خجالت ، عصبانیت ، خشم وغیره... به سراغمان نمی آید و اینکه کار غلط نمی کنیم که این احساسات ( گناه و خجالت ) به سراغمان بیاید. ?
وقتی ثبات شخصیتی داشته باشیم یعنی قانونمندی هر چیز را بلد هستیم.?
این سوال دو بخش دارد??? یک بخش مثبت بسوی کمال و یک بخش منفی به سمت کوچک شدن در مقابل آدم بزرگ.?
هرچه دیرتر ثبات شخصیتی پیدا کنیم کارهای غلط بیشتری انجام میدهیم.?
سوال می گوید? مغرور نشویم ، خودخواه نشویم ، منفی نشویم و شخصیت دیگران را لگدکوب نکنیم.
پیام سوال برایمان این است که بادی به هر جهت نباشیم.?
در آخر?
نداشتن ثبات شخصیتی ، عدم خویشتن پذیری ، استفاده از نواقصی همچون?تاییدطلبی - عدم انتقادپذیری - ترس از قضاوت - ترس از طرد شدن - عدم رضایت از خود و موقعیت خود - انکار شخصیت خود?
عدم اعتقاد به ارزش ها و معیارهای خود و عدم شناخت نیازها?نیازهای واجب مانند خوردن و....
و نیازهای غیر واجب?خواسته ها مانند?آپارتمان و...
باعث شده و میشود که در موقعیت های مختلف شخصیت های متفاوتی از خود نشان دهیم