۱۳۹۹/۱/۵، ۰۶:۱۴ صبح
با سلام....
انکار آن قسمت از بیماری ماست که میگوید ما عجز نیستیم و مشکل از دیگران است.
بله ما از هر چیزی مثل پول ، قدرت ، کنترل ، ارضای جنسی ، پرستیژ توجبه ، بهانه های عامه پسند و دیگر چیزها استفاده میکنیم تا خلاء روحانی خود را پر کنیم که ثابت کنیم عاجز نیستیم و مشکل در دیگران است.
انکار یعنی من میدانم چه میگویم و چه کار میکنم کارم درست است.
انکار به دو صورت است ۱-انکار در خود یا با خود یعنی ما بزرگترین انکارها را در خودمان بوجود میاوریم یعنی خودمان را با دروغ پر میکنیم.
۲-انکار با دیگران:زیر و رو کشیدنهای معتاد گونه و ناصادقی با دیگران و نسبت به همه بد بین بودن و خوشبین بودنِ کاذب به خودمان.
یکی از تعریفهای اعتیاد یعنی احساس احتیاج به انکار در زندگی است تا از خودمان محافظت کنیم یعنی آن چیزی که هست را نیست میکنیم و آن چیزی که نیست را هست میکنیم همه این دلایل غیر واقعی رو بخاطر ترس از تایید نشدن ، انتقاد و فرار انجام میدهیم به قول راهنما ترس مانند حباب است آنهارا حفظ نکن و آنها را بترکان و با آنها روبرو شو بعد میبینی هیچی درونش نیست.
دلایل واقعی ولی غیر موجه به شکلهای دیگر هم در اعتیاد ما وجود دارد مثلا:دلایل موجه و غیر واقعی برای انجام دادن یک کار بد و دلایل موجه و غیر واقعی برای یک کار خوب.
من آنقدر از خودم شخصیت کاذب و بظاهر بی عیب و نقص ساخته ام که دیگر نمیتوانم اشتباهاتم را بپذیرم و و وقتی اشتباه میکنم چارهایی بجز آوردن دلایل دروغی و بظاهر موجه ندارم آنقدر به خودم دروغ گفتم که خودم هم باورم شده که آدم کا درستی هستم.
انکار آن قسمت از بیماری ماست که میگوید ما عجز نیستیم و مشکل از دیگران است.
بله ما از هر چیزی مثل پول ، قدرت ، کنترل ، ارضای جنسی ، پرستیژ توجبه ، بهانه های عامه پسند و دیگر چیزها استفاده میکنیم تا خلاء روحانی خود را پر کنیم که ثابت کنیم عاجز نیستیم و مشکل در دیگران است.
انکار یعنی من میدانم چه میگویم و چه کار میکنم کارم درست است.
انکار به دو صورت است ۱-انکار در خود یا با خود یعنی ما بزرگترین انکارها را در خودمان بوجود میاوریم یعنی خودمان را با دروغ پر میکنیم.
۲-انکار با دیگران:زیر و رو کشیدنهای معتاد گونه و ناصادقی با دیگران و نسبت به همه بد بین بودن و خوشبین بودنِ کاذب به خودمان.
یکی از تعریفهای اعتیاد یعنی احساس احتیاج به انکار در زندگی است تا از خودمان محافظت کنیم یعنی آن چیزی که هست را نیست میکنیم و آن چیزی که نیست را هست میکنیم همه این دلایل غیر واقعی رو بخاطر ترس از تایید نشدن ، انتقاد و فرار انجام میدهیم به قول راهنما ترس مانند حباب است آنهارا حفظ نکن و آنها را بترکان و با آنها روبرو شو بعد میبینی هیچی درونش نیست.
دلایل واقعی ولی غیر موجه به شکلهای دیگر هم در اعتیاد ما وجود دارد مثلا:دلایل موجه و غیر واقعی برای انجام دادن یک کار بد و دلایل موجه و غیر واقعی برای یک کار خوب.
من آنقدر از خودم شخصیت کاذب و بظاهر بی عیب و نقص ساخته ام که دیگر نمیتوانم اشتباهاتم را بپذیرم و و وقتی اشتباه میکنم چارهایی بجز آوردن دلایل دروغی و بظاهر موجه ندارم آنقدر به خودم دروغ گفتم که خودم هم باورم شده که آدم کا درستی هستم.