۱۴۰۱/۱۱/۴، ۰۳:۱۶ عصر
من بخاطر فراموش کردن بیماریم زندگیم دوباره مانند زمان مصرف مواد مخدر به آشفتگی کامل کشیده شد.
با تصمیمات اشتباه در پاکی دچار بحران های وحشتناکی در زندگی شده که همین موضوع مرا دوباره به آخر خط یعنی یأس و انزوا کشاند و همیشه با توجیه و بهانه به دنبال دستآویزهای جدید برای انکار واقعیت ها بودم .
انقدر این نواقص و اشتباهات را تکرار کردم که در افکار و رفتارم به عجز کامل رسیدم و قبول کردم هیچ کنترلی روی احساسات ندارم . همین بود متقاعد شدم دیگر راهی برای ادامه مصرف نواقص و این رفتار و افکار ندارم و باید بدنبال راه حل باشم .
را حل جلسات بصورت منظم ـ کارکرد قدم و عملکرد روی آن ـ مشورت ـ بروز کردن دانش برنامه بصورت روزانه در مورد نواقص شخصیتیم )HH