۱۴۰۰/۴/۴، ۰۵:۱۱ عصر
با سلام....
ترس از شکسته شدن گمنامی ، ترس از اینکه خیلی وقتها به دروغ گفتم حالم خوب است و مشکلی ندارم ، ترس از اینکه مدتها بخاطر داشتن رنجش به خودم مجوز میدادم با طرف هرجوری که دلم میخواد رفتار کنم ، ترس از اینکه از عادتها و رفتارهای خودم آگاه شوم که هیچگونه ربطی به جامعه ، قانون ، حکومت و غیره نداشت و من سالها با این دست آویزها هرجور که دلم خواست با مردم رفتار کردم ، میترسم نیمه راه قدم چهار دچار خود فریبی و راهنما فریبی و دیگران فریبی شوم.
یکی از ترسهایم اینستکه نسبت به رفتاری آگاه شوم و نتوانم برایش کاری بکنم (رابطه).
آیا شهامت روبرو شدن و قبول کردن اشتاباهاتم را دارم؟ از تسلیم،رها کردن و سپردن میترسم.
تجربه راهنما و دیگر اعضاء نشان میدهد آزادی و رهایی که بعداز فرایند قدم چهارم برایم بوجود میاید بمراتب بزرگتر از آنچیزی ست که من فکر میکنم.
ترس از شکسته شدن گمنامی ، ترس از اینکه خیلی وقتها به دروغ گفتم حالم خوب است و مشکلی ندارم ، ترس از اینکه مدتها بخاطر داشتن رنجش به خودم مجوز میدادم با طرف هرجوری که دلم میخواد رفتار کنم ، ترس از اینکه از عادتها و رفتارهای خودم آگاه شوم که هیچگونه ربطی به جامعه ، قانون ، حکومت و غیره نداشت و من سالها با این دست آویزها هرجور که دلم خواست با مردم رفتار کردم ، میترسم نیمه راه قدم چهار دچار خود فریبی و راهنما فریبی و دیگران فریبی شوم.
یکی از ترسهایم اینستکه نسبت به رفتاری آگاه شوم و نتوانم برایش کاری بکنم (رابطه).
آیا شهامت روبرو شدن و قبول کردن اشتاباهاتم را دارم؟ از تسلیم،رها کردن و سپردن میترسم.
تجربه راهنما و دیگر اعضاء نشان میدهد آزادی و رهایی که بعداز فرایند قدم چهارم برایم بوجود میاید بمراتب بزرگتر از آنچیزی ست که من فکر میکنم.