۱۳۹۹/۶/۱۹، ۰۷:۳۵ عصر
شخصیت یک فرد رو افکار، باورها و گفتارش تشکیل می ده ، ولی منی که ثبات شخصیتی ندارم و شخصیتم چندگانه است ، وقتی بیماریم عودمی کنه شخصیتم هم کاملا تغییر می کنه .
مثلا : شخصیتم در مقابل یک دکتر و یک فرد معمولی یا کارگر صد درجه فرق میکنه . بعضی جاها خودمو مظلوم نشون میدم و بعضی جاها گردنکشی و ضعیف کشی میکنم و طوری عمل می کنم که قابل تحمل برای خودم ودیگران نیستیم. ضمن اینکه چون من درمقابل نیروی محرک بیماری اعتیادخودم عاجزهستم و دچارتغییرات شخصیتی می شوم بطوری که باورهام نسبت به خودم خراب شده یعنی در اصل خودمو اصلا باور ندارم و بخاطر این اختلال شخصیتی باورهای دیگران هم نسبت به من تغییر کرده و دیگران هم به خاطرآن رفتارهاباوری به من ندارند و این باعث ایجاد تقلب در من میشه چون میخام خودمو تو دل اونها جاکنم....
مثلا : شخصیتم در مقابل یک دکتر و یک فرد معمولی یا کارگر صد درجه فرق میکنه . بعضی جاها خودمو مظلوم نشون میدم و بعضی جاها گردنکشی و ضعیف کشی میکنم و طوری عمل می کنم که قابل تحمل برای خودم ودیگران نیستیم. ضمن اینکه چون من درمقابل نیروی محرک بیماری اعتیادخودم عاجزهستم و دچارتغییرات شخصیتی می شوم بطوری که باورهام نسبت به خودم خراب شده یعنی در اصل خودمو اصلا باور ندارم و بخاطر این اختلال شخصیتی باورهای دیگران هم نسبت به من تغییر کرده و دیگران هم به خاطرآن رفتارهاباوری به من ندارند و این باعث ایجاد تقلب در من میشه چون میخام خودمو تو دل اونها جاکنم....