۱۴۰۱/۱۱/۵، ۰۵:۵۷ صبح
درود برارفقا اولین بارها برایم خیلی زیاد بوده اند مثلن وقتیکه مامور دستبند زدروی دستم یاوقتی که شبانه ازدرودیوار مامورریخت توی خانه امان یازمانهای که پول تهیه مواد رانداشتم ونمی تونستم کارهای اولیه خودرا انجام دهم می فهمیدم دارم به فنا می روم وتلاش هم میکردم قسم می خوردم وهزاران قول وناسزابه خودم میدادم ولی هرگزموفق نمی شدم تابه جای رسیدم که دیگرامیدش هم ازمن گرفته شده بود ودیگراقدامی نمی کردم