۱۴۰۱/۱۱/۲۵، ۰۸:۱۴ صبح
درود به دوستان همدردم
قبل از ورود به انجمن همیشه به اشتباه فکر میکردم که عقل کل هستم و همه چیز را در همه زمینه ها می دانم. این احساسِ خودبزرگ بینی و توهمِ دانایی که داشتم باعث شد تا نویسنده حیله گر (یعنی بیماری اعتیاد) بتواند سناریوی زندگی مرا تغییر داده و من را از تمامی مسیرهای درست زندگی خارج کند.
در نهایت با یاس کامل به انزوا رسیدم و به دوران آخر خط پا گذاشتم.
خوشبختانه در بدو ورود به انجمن متوجه شدم نه تنها که عقل کل نیستم بلکه برای تصمیم گیری های کوچک و بزرگ زندگیم باید با فردی مثل راهنما (در مورد مسائل بهبودی و در مورد بیماریم) و نیز با اهل فن و متخصص در زمینه های مختلف، مشورت کنم. بله "مشورت" واژه ای ناآشنا برای من.
امروز با هر قدم که در راه پاک ماندن و مسیر بهبودی برمیدارم بیشتر متوجه میشوم که هیچ نمی دانم. باید دست در دست اعضای قدیمی انجمن، و به کمک تازه واردان درک خود را نسبت به بهبودی ارتقاء دهم. قدمها به بهبود و بروزرسانی این "درک" کمک میکند.
دوستِ همدردم ... بهترینها را برایت آرزو دارم.
قبل از ورود به انجمن همیشه به اشتباه فکر میکردم که عقل کل هستم و همه چیز را در همه زمینه ها می دانم. این احساسِ خودبزرگ بینی و توهمِ دانایی که داشتم باعث شد تا نویسنده حیله گر (یعنی بیماری اعتیاد) بتواند سناریوی زندگی مرا تغییر داده و من را از تمامی مسیرهای درست زندگی خارج کند.
در نهایت با یاس کامل به انزوا رسیدم و به دوران آخر خط پا گذاشتم.
خوشبختانه در بدو ورود به انجمن متوجه شدم نه تنها که عقل کل نیستم بلکه برای تصمیم گیری های کوچک و بزرگ زندگیم باید با فردی مثل راهنما (در مورد مسائل بهبودی و در مورد بیماریم) و نیز با اهل فن و متخصص در زمینه های مختلف، مشورت کنم. بله "مشورت" واژه ای ناآشنا برای من.
امروز با هر قدم که در راه پاک ماندن و مسیر بهبودی برمیدارم بیشتر متوجه میشوم که هیچ نمی دانم. باید دست در دست اعضای قدیمی انجمن، و به کمک تازه واردان درک خود را نسبت به بهبودی ارتقاء دهم. قدمها به بهبود و بروزرسانی این "درک" کمک میکند.
دوستِ همدردم ... بهترینها را برایت آرزو دارم.