۱۳۹۹/۵/۲، ۰۷:۱۵ عصر
با سلام....
از کدامشان بگویم.....از جدا شدن پدر و مادرم از هم گرفته تا ترک تحصیل تا درگیری با جامعه تا زندان تا ازدواج اجباری تا عوض کردن شغل هر شش ماه یکبار تا دروی شدن خانواده از من تا آن زمان که باور قلبیم شده بود که محکوم به نیستی هستم تا فکر به از بین بردن خودم و دیگران تا خودم را یه رها شده در جامعه میدانستم تا ......
یاس و انزوا برای من فقط در از دست دادنها نبود بعضی وقتها با بدست آوردن و نگاه بالا به پایین دچار تنهای و انزوا میشدم آخر خط یاس و انزوا بجایی رسیده بود که دیگر نمیتوانستم خودم را انکار کنم و وقتش رسیده بود که برای خودم کاری میکردم.
معمولا در آخر خط یاس و انزواست که من کوچکترین پیامها رو هم برای نجات دریافت میکنم یکی از حُسن های آخر خط و یاس و انزوا حتی امروز اینستکه رها کنم و به جزئیات هم توجه کنم
من+اصول=ما--من+صداقت و روشن بینی+ما=مجبور نیستم در انزوا بمانم.
من هر وقت دچار خودبزرگ بینی میشوم مایوس و تنها میشوم و هر کجا خودم را رها کردم و اجازه دادم به من کمک شود آزادی و رهایی رو تجربه کردم.
از کدامشان بگویم.....از جدا شدن پدر و مادرم از هم گرفته تا ترک تحصیل تا درگیری با جامعه تا زندان تا ازدواج اجباری تا عوض کردن شغل هر شش ماه یکبار تا دروی شدن خانواده از من تا آن زمان که باور قلبیم شده بود که محکوم به نیستی هستم تا فکر به از بین بردن خودم و دیگران تا خودم را یه رها شده در جامعه میدانستم تا ......
یاس و انزوا برای من فقط در از دست دادنها نبود بعضی وقتها با بدست آوردن و نگاه بالا به پایین دچار تنهای و انزوا میشدم آخر خط یاس و انزوا بجایی رسیده بود که دیگر نمیتوانستم خودم را انکار کنم و وقتش رسیده بود که برای خودم کاری میکردم.
معمولا در آخر خط یاس و انزواست که من کوچکترین پیامها رو هم برای نجات دریافت میکنم یکی از حُسن های آخر خط و یاس و انزوا حتی امروز اینستکه رها کنم و به جزئیات هم توجه کنم
من+اصول=ما--من+صداقت و روشن بینی+ما=مجبور نیستم در انزوا بمانم.
من هر وقت دچار خودبزرگ بینی میشوم مایوس و تنها میشوم و هر کجا خودم را رها کردم و اجازه دادم به من کمک شود آزادی و رهایی رو تجربه کردم.