تالار گفتگو انجمن معتادان گمنام ایران

در قدم دوم و سوم بحث نیروی برتر شد و فهمیدیم که نیروی برتر اگر من درخواست کنم می تواند کاری برای من انجام دهد که من به تنهایی قادر به انجام آن نیستم .
اعتماد من وقتی بیشتر می شود که اوایل از نیروی برتر می خواستم فقط مواد نزنم ولی دیدم می شود مواد نزد و زندگی بهتری را هم داشت و با کارکرد قدم ها و مشورت زندگی من در همه ابعاد بهتر شد و روند اعتماد من به برنامه روز به روز بیشتر شد .
وقتی در قدم شش نواقصم را برای راهنما می خوانم و او انها را شناسایی می کند این یعنی نیروی برتر در حال کمک به من است و اگر بخواهم برطرف شود باید از خدا بخواهم به من آگاهی بدهد تا بتوانم نواقصم را شناسایی کنم و انها را بر طرف کنم و همه اینها یعنی فرایند قدم کار کردن .

با کار کردن قدم های قبلی اعتماد و باورم به نیروی بهتر قویتر شده . و الان میدونم همینجوری که تا الان در کنارم بوده و هر وقت ازش درخواست کردم و تسلیم بودم برام انجام داده و بهم کمک کرده در این قدم و مابفی قدمها هم هست و دارمش

آنچه که باعث اعتماد من به نیروی برترو فرایند ایمان آوری شد ،کارکرد قدمهای قبلی واتفاقات خوبی است که در زندگی من افتاده است ، که حاصل رابطه جدید بایک نیروی برتر بدانگونه که اورادرک میکنم می باشد .

امروز پس از ایجاد این رابطه و تصمیم گیری در مورد سپردن اراده و زندگیم به خداوند متوجه هستم ، سد ها و موانعی که برسرراه خداوند برای حضوراودرزندگیم وجود دارد که همان
نواقص اخلاقی من می باشند ،

بایدبرداشته شوند ومن به همین خاطر تصمیم گرفتم که قدم شش راکارکنم .

می خواهم یک فرایند راشروع کنم ،
یعنی سپردن این نواقص به خداوند وحرکت صحیح درقبال این سپردن . و
نتیجه این سپردن ، اتفاقات خوبی است
که برایم می افتد وچیزهای خوبی که خداوند بجای این نواقص برایم قرارمی
دهد. مثلا بجای خود محوری شروع به مشورت می کنم ویابجای خود خواهی ،
تواضع وفروتنی رانشان می دهم .

اعتماددرعمل من خود را نشان میدهد
لیست اعتمادهایی که به نیروی برترم دارم?آنجایی که مسئولیت کارم را قبول نمیکنم
آنجایی که سعی میکنم و خودم را رها میکنم
آنجایی که نمیترسم و نقصم را گردن میگیرم و متوجه اثرات آن میشوم
آنجایی که از نقص دیگران هم بدم نمی آید
آنجایی که من شهامت پیدا میکنم و از سر راه خداوند کنار میروم و قبول میکنم
بطور کلی آنجایی که نمیخواهم به تنهایی قدم شش را به اجرا بگذارم
آنجایی که برای رسیدن به ایده آل هایم روشن بین هستم و باور دارم که میتونم

اعتمادبالاتر از  اعتقاد ،ایمان و باور است که باید به خداوند داشته باشم چون اگر اعتماد نباشد ایمان باور کار نمی دهد .خداوند به اندازه اعتمادم به من کمک و کار می دهد .چون بالاترین مرحله ایمان اعتماد به خداوند است .از طریق دعا کردن ارتباط فروتنانه می توانم اعتمادم را
بیشتر کنم اعتقاد ،اعتماد به فرایند بهبودی به ما کمک می کند به خداوند بیشتر نزدیک شویم

سلام
من در قدم های قبل برای خواندن احساسات ورازها به راهنما گفته بودم.قسمتی از نواقص در آن قدم ۴برای راهنما خوانده بودم مشخص شد حال باید مقداری از آنها که قبلا فراموش کرده بودم نیز پیدا کنم و برایشان نام بگزارم و این فرایند اعتماد از قدم های قبلی شروع شده و فقط در این قدم دوباره بر آن تاکید میکنم.

سلام

- من باید برای ادامه بهبودی به قدرتی بالاتر از خودم و رفتارهایم پیدانمایم.این نیرو باید قابل اعتماد واتکا باشد وقتی که این قدرت را بدست آوردم من توانستم رابطه ام را ارتقاء بخشم وبهتر اعتماد نمایم.

فرایندایمان اوری ازقدم یک شروع شد
درطی قدمهاوباگذشت زمان وزندگی 
بروال برنامه ارام ارام شکل باورمن از
میزان امیدوباوربه اعتمادتبدیل شد
معجزاتی که درطول مدت پاکی دیدم
حمایتهایی که خداوندازمن کرد
وتغییرات درونی وبیرونی کا برایم
 رخ دادباعث اعتقادوایمان من نسبت
به فرایندایمان اوری واعتمادبه خداونداست

اعتمادازاول شروع نشدباشک ترس تردیددودلی واردبرنامه شدم ارام ارام بارفتن وسوسه گذشت زمان کارکردقدمهاحس ارامش وازادیوتجربه کردم وایمان نصفه ونیمه دردرونم بوجودامدگاهی باورمیکردم گاهی نه باتکراروتمرین وارام ارام ایمانم سفت ترشدواعتقادبه نیروی برترقدرتش عشقش ومهربانیش افزایش پیداکردودرقدم پنجم این اعتقادبه اندازه کافی رشدکرده تابتوانم این قدم راهم کارکنم