۱۴۰۱/۳/۲۷، ۱۱:۰۳ صبح
عجزهای بسیارمن وتمام دردهایی که متحمل شدم بمن کمک کرد برنامه راجدی تر دنبال کنم دردها وعجزهایم تاثیرش این بود : من را اماده کرد – باعث درک بهتری شد – باعث شد منظم تر کار کنم -که نترسیدم و صادقانه با بیماریم روبه رو شدم و و عاجز بودنم را راحت تر پذیرفتم و به من کمک کرد تا به دو موضوع اصلی قدم اول به راحتی اقرار کنم (عاجز بودن و غیر قابل اداره بودن )- من را امیدوار کرد و کمکم کرد تا زاویه دیگری توسط این قدم به زندگیم نگاه کنم و به دنبال ابزار و روش جدیدی برای بهبودیم باشم و نهایتا این اصول را در زندگی ام تمرین کنم من در رابطه با بیماری اعتیاد هیچگونه دانشی نداشتم تنها دانش من که در قدم یک کمکم کرد سواد خواندن و نوشتنم بود که سئوالات را میخواندم و مینوشتم که خودش کمک بسیار خوبی بود .
اما تجربیات فراوانی در مورد عجزها ، غیر قابل اداره بودن زندگیم ،آخرخط و انزواهایم و انکارهایم و وسوسه بدست آوردم
اما تجربیات فراوانی در مورد عجزها ، غیر قابل اداره بودن زندگیم ،آخرخط و انزواهایم و انکارهایم و وسوسه بدست آوردم