۱۳۹۹/۴/۲۹، ۰۹:۳۲ صبح
وسوسه در موردی خودمحورانه ، افراط
و تفریط ، بی ملاحضه ، غیر اصولی و
اخلاقی ، استفاده از نقص ها و الگوهای
معتاد گونه است..
زیر سقف مصرف ( موارد غیر اخلاقی ،
انسانی ، روحانی و قانونی ) قرار گرفته
ایم..
هر گاه ما نقص فراموش کاری مان پر
رنگ می شود و گذشته خود را فراموش
می کنیم باز هم وسوسه خیلی چیزها
می شویم ، معمولا وسوسه استفاده از
نقایص و نهایت مواد ..
با توجه به اینکه می دانیم بزرگترین
قدرت نیروی شر وسوسه است و ماهییت
و قدرت ندارد و قدرت و ماهیت خود را
از ذهن ما می گیرد و یک حس است که
در ذهنمان به وجود می آید باز هم به او
جواب آری می دهیم..
وسوسه را ذهن ما می سازد و به آن
نیروی می دهد آن را تقویت می کند و
ما را اسیر می سازد و آنگاه می شود
نیروی برتر ما در جهت غیر واقعی و
بدی وشر..
کافی است ماهیت آن را بشناسم و آن
را تغذیه نکنیم ،خودش نابود می شود..
وسوسه جزئی لاینفک از مرض ما و
مهمترین سلاح بیماری اعتیاد است ،
که بدلیل لذت طلبی و استفاده نادرست
ازحواس پنجگانه و حتی حس ششم
بوجود می آید..
امروزه هم مکان ها و هم اشخاص و
خیلی چیزها وجود دارند که می توانند
ما را وسوسه کنند..
وسوسه برای ما خواستن افراطی و
میل داشتن است بدون درنظرداشتن
پیامدهای آن..
وسوسه برای ما میل به تجربه کردن
مجدد عملی است که درگذشته از انجام
دادن آن لذت برده ام و این لذت بیشتر
اوقات گناه آلود و غیر اخلاقی بوده
است..
وسوسه افکاری است شیطانی ، موذی و
سمج اما آنی و زود گذر که ماهیتی شر
و نادرست دارد که اگر به آن بها بدهیم
تبدیل به فعل شده و سر انجامی جز
ندامت وپشیمانی وخودآزاری نخواهد
داشت..
وسوسه از لذت طلبی شروع شده و با
بها دادن به آن و مخفی کردن و اقرار
نکردن آن شروع به نقشه کشی کرده و
منجر به لغزش های روحانی مان
می گردد..
زمانی که با بیماری و نقایص مان زندگی
می کنیم ، دیگر نیازی به اجازه نیست ،
یکسره در وسوسه هستیم..
ما باید بیشتر اوقات سریعا با راهنمایمان
تماس گرفته و قبل ازاین که وسوسه مان
تبدیل به فعل شود آن را مشارکت کرده
واز شرش راحت شویم..!!
و تفریط ، بی ملاحضه ، غیر اصولی و
اخلاقی ، استفاده از نقص ها و الگوهای
معتاد گونه است..
زیر سقف مصرف ( موارد غیر اخلاقی ،
انسانی ، روحانی و قانونی ) قرار گرفته
ایم..
هر گاه ما نقص فراموش کاری مان پر
رنگ می شود و گذشته خود را فراموش
می کنیم باز هم وسوسه خیلی چیزها
می شویم ، معمولا وسوسه استفاده از
نقایص و نهایت مواد ..
با توجه به اینکه می دانیم بزرگترین
قدرت نیروی شر وسوسه است و ماهییت
و قدرت ندارد و قدرت و ماهیت خود را
از ذهن ما می گیرد و یک حس است که
در ذهنمان به وجود می آید باز هم به او
جواب آری می دهیم..
وسوسه را ذهن ما می سازد و به آن
نیروی می دهد آن را تقویت می کند و
ما را اسیر می سازد و آنگاه می شود
نیروی برتر ما در جهت غیر واقعی و
بدی وشر..
کافی است ماهیت آن را بشناسم و آن
را تغذیه نکنیم ،خودش نابود می شود..
وسوسه جزئی لاینفک از مرض ما و
مهمترین سلاح بیماری اعتیاد است ،
که بدلیل لذت طلبی و استفاده نادرست
ازحواس پنجگانه و حتی حس ششم
بوجود می آید..
امروزه هم مکان ها و هم اشخاص و
خیلی چیزها وجود دارند که می توانند
ما را وسوسه کنند..
وسوسه برای ما خواستن افراطی و
میل داشتن است بدون درنظرداشتن
پیامدهای آن..
وسوسه برای ما میل به تجربه کردن
مجدد عملی است که درگذشته از انجام
دادن آن لذت برده ام و این لذت بیشتر
اوقات گناه آلود و غیر اخلاقی بوده
است..
وسوسه افکاری است شیطانی ، موذی و
سمج اما آنی و زود گذر که ماهیتی شر
و نادرست دارد که اگر به آن بها بدهیم
تبدیل به فعل شده و سر انجامی جز
ندامت وپشیمانی وخودآزاری نخواهد
داشت..
وسوسه از لذت طلبی شروع شده و با
بها دادن به آن و مخفی کردن و اقرار
نکردن آن شروع به نقشه کشی کرده و
منجر به لغزش های روحانی مان
می گردد..
زمانی که با بیماری و نقایص مان زندگی
می کنیم ، دیگر نیازی به اجازه نیست ،
یکسره در وسوسه هستیم..
ما باید بیشتر اوقات سریعا با راهنمایمان
تماس گرفته و قبل ازاین که وسوسه مان
تبدیل به فعل شود آن را مشارکت کرده
واز شرش راحت شویم..!!